دسته‌بندی نشده · آوریل 16, 2022 0

معرفی و دانلود رایگان کتاب سایه‌های موازی من | آیدا عبداللهی | انتشارات کتابداران



معرفی کتاب سایه‌های موازی منکتاب سایه‌های موازی من نوشته‌ی آیدا عبداللهی، قصه دختری به نام باران را تعریف می‌کند که در زندگی خود سختی‌های بسیار کشیده اما هیچگاه دست از تلاش و عشق ورزیدن به دیگران برنمی‌دارد تا اینکه در اوج جوانی متوجه بیماری سخت و لاعلاج خود می‌شود.

درباره کتاب سایه های موازی من:

باران دختری 17 ساله است که در کنار خانواده خود زندگی می‌کند. پدر و مادری که در اصل والدینش نیستند و در کودکی او را به فرزندی قبول کرده‌اند. باران زمانیکه که سن کمی داشت، پدر و مادرش را از دست می‌دهد و تا شش سالگی‌اش مجبور می‌شود در کنار عمو و زن‌عمویش بماند. هرچند که آن‌ها خواهان سرپرستی این دختربچه نیستند و درنهایت باران را رهسپار پرورشگاه می‌کنند.

سال‌ها می‌گذرد و حالا باران دختری زیبا و درس‌خوان شده و می‌خواهد هرطور شده در رشته روانشناسی دانشگاه تهران قبول شود. پس از تلاش فراوان و مخالفت‌های گوناگون از سوی دیگران، به خواسته خود می‌رسد اما زندگی همچنان روی خوشش را به او نشان نمی‌دهد و کم کم باران متوجه سردردهای عجیبی می‌شود که تا پیش از این هیچگاه آن‌ها را تجربه نکرده بود…

کتاب سایه های موازی من برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی و خانوادگی از مطالعه کتاب سایه‌های موازی من لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب سایه های موازی من می‌خوانیم:

چند هفته بعد از انتخاب رشته برای برگشت به تهران بلیط گرفت این دفعه دیگر نمی خواست مادربزرگ را هم همراه خودش بیاورد دیگر باید به تنهایی از زندگی اش برمی آمد. در این مدت از درمانش خیلی عقب افتاده بود. برای بعدازظهر بلیط گرفت و نزدیک شب به تهران رسید همون شب بیتا را دید و قرارشد فردا صبح باهم برای کارهای ثبت نام به دانشگاه بروند. بیتا هم مانند باران دانشگاه تهران قبول شده بود اما در رشته ادبیات فارسی. کارهای ثبت نام دانشگاه تا نزدیک دو بعداز ظهر طول کشید و بعد از اون رفتن سمت یک رستوران برای نهار و بعد هم دفتر خانم امینی برای تشکر و صحبت کردن درباره این مدت. خانم امینی برای باران مثل یک فرد در اعضای خانواده‌اش شده بود یا یک دوست صمیمی و این روزها به باران خیلی قوت قلب می‌داد. پایان روز برای باران از هر چیزی قشنگ‌تر بود چون در سکوت و آرامش کامل بود همیشه این زمان از شب را اختصاص می‌داد به آرام کردن روح خودش و دوری از هر نوع شلوغی روز، گاهی با موزیک، گاهی با فکر کردن، گاهی با مدیتیشن و حتی گاهی بعد از یک روز سنگین با گریه و تخلیه خودش و اغلب اوقات هم با نوشتن، از همه‌چیز می‌نوشت از خودش از زندگی اش و با خودش یا خدای خودش حرف می‌زد نوشتن همیشه باران را آرام می‌کرد، باران در انتهای شب در کمترین حالت از درد بدنی خودش قرار داشت چون در آرام‌ترین حالت روح بود دور از دنیای پر هیاهویی که درش گیر کرده بود.
فهرست مطالب کتابفصل اول: آغوش ناتمام
فصل دوم: شروع دریا
فصل سوم: پرسه در شب
فصل چهارم: صخره‌ای عمیق
فصل پنجم: شیراز
فصل ششم: تهران سرد
فصل هفتم: کلافگی
فصل هشتم: ریحانه
فصل نهم: زندگی جدید
فصل دهم: آزمون
فصل یازدهم: روز‌های نو
فصل دوازدهم: پدر
فصل سیزدهم: تهدید
فصل چهاردهم: دیدن دوباره ات
فصل پانزدهم: پایان تو
فصل شانزدهم: آگاهی
فصل هفدهم: روزگار خوشی
فصل هجدهم: داستان یک تولد
فصل نوزدهم: مهمانی
فصل بیستم: آرمان
فصل بیست و یکم: روزمرگی
فصل بیست و دوم: کنار ریحانه
فصل بیست و سوم: سفر پایانی
فصل بیست و چهارم: مادر تکرار نشدنی
فصل بیست وپنجم: بی گناه
فصل بیست و ششم: آزادی
ادامه فهرستمشخصات کتاب الکترونیکقیمت نسخه الکترونیک





معرفی و دانلود رایگان کتاب سایه‌های موازی من | آیدا عبداللهی | انتشارات کتابداران