دسته‌بندی نشده · ژوئن 27, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب آنجا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند | گلندی وندرا | نشر سنگ



معرفی کتاب آنجا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسندکتاب آنجا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند نوشته‌ی گلندی وندرا روایت دیداری غیر منتظره با موجودی فضایی است که درک دیگری از مواجهه با جهان را برای قهرمان داستان رقم می‌زند. قصه‌ای گیرا، بسیار ظریف و پر از جزییات جذاب که نامزد بهترین رمان جایزه‌ی گودریدز بوده و در وبسایت معتبری همچون نیویورک تایمز و آمازون به فروش بالایی دست پیدا کرده است.

درباره‌ی کتاب آنجا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند

جو تیل پس از آنکه مادرش را از دست می‌دهد و خودش نیز مدت‌ها با بیماری سرطان سینه دست و پنجه نرم می‌کند، تصمیم می‌گیرد به بهانه‌ی تحقیقات پایان‌نامه‌ی دانشگاهش که پژوهش روی شیوه‌های زیست پرندگان است، مدتی را به روستای کوچکی در ایلینوی برود تا هم روند مطالعاتش را دنبال کند، هم با فاصله از رنجی که مدتی است ذهنش را آشفته کرده در طبیعت و خلوت روستا زندگی کند. جو تمام مدتی را که در ویلای کوچک روستایی‌اش می‌گذراند، به کار و تحقیق می‌پردازد تا اینکه یک شب وقتی از گردش روزانه به خانه بازمی‌گردد با دختر بچه‌ی عجیب و ژولیده‌ای روبه‌رو می‌شود که در حیاط است و می‌خواهد به خانه‌ی جو برود. دختر بچه ادعا می‌کند که یک موجود فضایی است و از مدار کهکشانی دیگری به روی زمین افتاده، سرگردان است و جسمی که برای خودش انتخاب کرده، جسم یک دختر مرده است. او برای بازگشت به سرزمین خود باید شاهد پنج معجزه روی زمین باشد. جو با اکراه می‌پذیرد که او را تا مدتی در خانه نگه دارد.

حضور این موجود فضایی مرموز باعث می‌شود که جو با یکی از جوانان محلی آن منطقه به نام گابریل آشنا شود تا با کمک یکدیگر بتوانند راز این موجود عجیب را کشف کنند، اما در گذر زمان و ملاقات‌های پی در پی جو و گابریل اتفاقی بسیار ارزشمند برای آن‌ها می‌افتد که منجر به شکل‌گیری یک عشق پرشور می‌شود.

گلندی وندرا (Glendy Vanderah) در کتاب آنجا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند (Where the Forest Meets the Stars) با پیوندی که میان عناصر داستانی در ژانرهای فانتزی و رومنس برقرار کرده به روایتی دلنشین و ناب دست پیدا کرده که با استفاده‌ از مولفه‌های قصه‌های پر رمز و راز جذابیت و کشش روایی بیشتری پیدا کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب آنجا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند

– پرفروش‌ترین کتاب آمازون
– پرفروش‌ترین کتاب وال استریت ژورنال
– پرفروش‌ترین کتاب واشنگتن پست
– نامزد نهایی جایزه گودریدز

در نکوداشت کتاب آنجا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند

– مسحورکننده، پر بصیرت و خارق‌العاده. (Novelgossip)
– داستان فانتزی گیرا، پر از راز و رمز و دسیسه‌چینی. (Fresh Fiction)
– کتاب آنجا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند رمانی مسحورکننده، پر از امید و عشق است که ریسمان‌های قلب شما را به خود جذب می‌کند. (Karen Katchur)

کتاب آنجا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به ادبیات فانتزی، دوستداران روایت‌های عاشقانه و طرفداران ادبیات داستانی معاصر جهان از خواندن این کتاب لذت فراوانی خواهند برد.

با گلندی وندرا بیشتر آشنا شویم

گلندی وندرا (نویسنده‌ی اهل شیکاگو) در ادبیات جهان چهره‌ی تازه شناخته‌شده‌ای است که با سه رمانی که تا به حال نوشته جایگاه خودش را در ادبیات معاصر جهانی تثبیت کرده و جزو نویسندگان پرفروش و تحسین شده‌ی این روز‌های ادبیات آمریکا است.

وندرا پیش از آنکه به عنوان نویسنده شناخته شود، کارشناس پژوهش روی زیست پرندگان در حال در انقراض بود و در مرکزی در ایلینوی آمریکا مشغول به کار بود.

کتاب‌های The Oceanography of the Moon،the light Trough the Leaves و آن‌جا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند سه اثر تحسین شده‌ی مندرا هستند.

در بخشی از کتاب آنجا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند می‌خوانیم

جو ماشین هوندایش را زیر سایه‌ی درخت بلوط پشت فولکس واگن قرمز تبی پارک کرد. تبی پوتین‌های بنفش مارک دکتر بارتنز، شلوارک جین و تی‌شرت نارنجی دانشگاه ایلینوی را که متعلق به جو بود، به تن داشت. از فولکس واگنش پیاده شد. هر چند که تبی نگین بینی بنفشش را انداخته بود و موهای قهوه‌ای‌اش مش‌های آبی و بنفش داشت، اما جو به‌ندرت دیده بود او چنین معمولی و محافظه‌کارانه لباس بپوشد. وسط خیابان درست بین ماشین‌های‌شان به تبی رسید و او را در آغوش کشید.

تبی گفت: «ظاهرت خیلی خوبه… کاملاً برنزه و کوفتی شدی. اما مهم‌تر از اون، خیلی سنتی و معمولی به نظر می‌آی. شاید این خانم وقتی تو رو ببینه قبول کنه خونه رو بهمون اجاره بده.»
«برای همینه که تی‌شرت منو پوشیدی؟»
«دارم روحیه دانشجوییم رو نشون می‌دم. پدر این خانم استاد این دانشگاه بوده.»
«این چیزها اصلاً بهت نمی‌آد.»
«چون فقط تو می‌دونی من روحیه‌ی دانشجویی ندارم.»
نگاهی به شیشه‌ی جلو ماشین جو انداخت.
«می‌دونستی یه دختربچه توی ماشینته؟»
«آره می‌دونم.»
تبی به اورسا زل زد و رو به جو برگشت.





معرفی و دانلود کتاب آنجا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند | گلندی وندرا | نشر سنگ