دسته‌بندی نشده · فوریه 21, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب برای همیشه فراموشش کن | مهسا نصیری | نشر همخونه



معرفی کتاب برای همیشه فراموشش کنمهسا نصیری در کتاب برای همیشه فراموشش کن ماجرای دختری را به تصویر می‌کشد که با چشمانی بسته و از روی احساس عاشق می‌شود و اتفاقاتی به دور از انتظار برایش رخ می‌دهد.

درباره‌ی کتاب برای همیشه فراموشش کن:

دلارام دختری ساده و جوان است که از روی سادگی و صداقتش، به پسردایی خود «امیر» دل می‌بندد و بدون توجه به نصایح اطرافیانش، هر کاری برای رسیدن به وی انجام می‌دهد. به نظر شما نتیجه‌ی این همه پافشاری و سماجت دلارام خوشبختی است؟!

کتاب برای همیشه فراموشش کن برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب برای افرادی که به رمان‌های عاشقانه ایرانی علاقه دارند، لذت‌بخش خواهد بود.

در بخشی از کتاب برای همیشه فراموشش کن می‌خوانیم:

صبح حدود ساعت نه بود که با سر و صدای مادر و ملیحه خانم از خواب بیدار شدم که در حال مرتب کردن خانه بودند.
اصلاً دوست نداشتم از جام بلند شم دوست داشتم بخوابم و بیدار شم و آن وقت ببینم همه چیز تموم شده.
اما این غیرممکن بود. با زحمت فراوان از تخت خوابم بیرون اومدم، یک راست به حموم رفتم تا دوش بگیرم.

ناگاه تمام ذهنم مشغول امیر شد. از او هیچ خبری نداشتم و حتی به تلفن همراش هم زنگ میزدم جوابم را نمی‌داد. دقیقاً زمانی تنهام گذاشت که بیشتر از همیشه به او احتیاج داشتم.

به این نتیجه رسیده بودم که من برای او هیچ ارزشی ندارم. اما من تصمیم خود را گرفته بودم و می‌خواستم به هر طریقی شده خودم را در دل امیر جا کنم و او فقط مال من باشه. زیرا فکر می‌کردم سهم من از زندگی فقط امیر است و بس.

بعد از اینکه دوش گرفتم به اتاقم رفتم و جلوی آینه نشستم و موهام رو شانه کردم، سنجاق سر زیبایی را به گوشه‌ی موهایم زدم و تمام موهام رو در یک سمت جمع کردم. خواستم به آشپزخونه برم تا صبحونه بخورم که صدای پیامک تلفن همرام رو شنیدم. گوشی رو برداشتم و با دیدن نام امیر بر روی صفحه هیجان زده شدم. و پیامک رو باز کردم: به دریایی گرفتارم که موجش عالمی دارد…

از اینکه به یادم بود کمی احساس آرامش کردم من هم در جواب براش نوشتم شکفتن هیچ گلی زیباتر از لبخند تو نیست، امیدوارم خوش بگذره بهت عزیزم.

احساس ضعف می‌کردم به آشپزخونه رفتم تا چیزی بخورم. مادر و ملیحه خانم هم در آشپزخونه نشسته بودند و صحبت می‌کردند.
سلام کردم و کنار مادر نشستم رومو به ملیحه خانم کردم و گفتم:
– ملیحه جان! میشه یه استکان چای برام بریزی؟
– بله دختر قشنگم، راستی آقا مظفر برای امشب کیک شکلاتی درست کرده، میخوری برات بیارم؟
– آره، حتماً، اصلاً شک نکنید.
مشخصات کتاب الکترونیکقیمت نسخه الکترونیک





معرفی و دانلود کتاب برای همیشه فراموشش کن | مهسا نصیری | نشر همخونه