معرفی کتاب جادوگرهاداستان پسربچه‌ای که توسط یک جادوگر بدجنس به موش تبدیل شد! کتاب جادوگرها یکی از برجسته‌ترین داستان‌های فانتزی و پرهیجان رولد دال است که جوایز متعددی از جمله بهترین کتاب نیویورک‌تایمز و Whitbread را به دست آورده و امروزه در سراسر جهان نامی شناخته شده است.
درباره کتاب جادوگرها:
این اثر نه یک قصه معمولی برای خواباندن بچه‌ها، بلکه داستانی در مورد جادوگران واقعی است. جادوگران واقعی روی جارو سوار نمی‌شوند، راستش را بخواهید آن‌ها حتی شنل و کلاه مشکی بر سر ندارند. این جادوگران موجوداتی پست، حیله‌گر و نفرت‌انگیز هستند که خود را به شکل خانم‌های خوب و معمولی در می‌آورند. اما زمانی که با یک جادوگر رو‌به‌رو می‌شوید چگونه باید او را تشخیص دهید؟ خب، اگر این را نمی‌دانید پس هر چه زودتر کتاب جادوگرها (The Witches) را بخوانید. رولد دال در این داستان هر چیزی را که برای فهمیدن درباره این افراد بدجنس نیاز دارید به شما یاد می‌دهد و توصیه می‌کنیم سریعا این کتاب را شروع کنید، چون جادوگرها از هیچ‌چیز به اندازه بچه‌ها نفرت ندارند!
این کتاب که یکی از معروف‌ترین آثار رولد دال است برای او جوایز و افتخارات متعددی را به ارمغان آورد. موضوع اصلی این داستان، پسربچه‌ای است که با مادربزرگش زندگی می‌کند، اما در اثر یک حادثه توسط جادوگری خبیث به موش تبدیل می‌شود و اتفاقاتی تجربه می‌کند که حتی تصور آن قلب شما را به تپش می‌اندازد!
جالب است بدانید تصاویر کتاب که توسط کوئنتین بلیک طراحی شده، نظرات مثبتی را دریافت کرده است اما تاکید رولد دال بر زن بودن تمام جادوگرها، اعتراضات بسیاری را به دنبال داشت و مورد انتقاد بعضی صاحب‌نظران قرار گرفت.
جوایز و افتخارات کتاب جادوگرها:
– جایزه‌ی Whitbread برای بهترین کتاب کودک در سال 1983
– برنده جایزه بهترین کتاب نیویورک‌تایمز در سال 1983
– برنده جایزه فدراسیون گروه‌های کتاب کودک در سال 1983
– برنده جایزه دستاورد یک عمر از طرف انجمن دنیای فانتزی در سال 1983
– برنده جایزه بهترین کتاب غرب استرالیا در سال 1986
– برنده جایزه نویسنده برجسته کودکان در سال 1992
اقتباس‌های هنری از کتاب جادوگرها:
اولین اقتباس سینمایی در سال 1990 توسط شرکت برادران وارنر انجام شد. شبکه رادیویی بی.بی.سی در سال 2008 یک نمایش رادیویی از این کتاب را منتشر کرد و در همین سال نیز یک نمایش اپرا با الهام از آن بر صحنه رفت. جدیدترین اقتباس سینمایی نیز در 2020 منتشر شد که بازیگران مشهوری مانند آنا هاتاوی و اکتاویا اسپنسر درآن نقش‌آفرینی کردند.
کتاب جادوگرها مناسب چه کسانی است؟
مخاطبان اصلی این داستان نوجوانان هستند اما بزرگسالان نیز از مطالعه آن لذت می‌برند.
با رولد دال بیشتر آشنا شویم:
رولد دال (Roald Dahl) نویسنده مشهور کودک و نوجوان اصالتی نروژی داشت و در انگلیس بزرگ شد. او در هجده‌سالگی برای کار به آفریقا رفت و در بیست و شش سالگی به آمریکا نقل مکان کرد. اولین داستان کوتاه او که روایتی از ماجراهای واقعی او در جنگ جهانی دوم بود، توسط روزنامه ساندی ایونینگ پست خریداری شد و بدین ترتیب دوران درخشان نویسندگی دال آغاز شد. او بعد از تثبیت خود به عنوان یک نویسنده بزرگسال، شروع به نوشتن داستان‌های کودک کرد که درابتدا برای سرگرم کردن فرزندانش نوشته می‌شدند اما در نهایت مخاطبانی در سراسر جهان پیدا کردند.
رولد دال در حال حاضر یکی از محبوب‌ترین داستان‌نویسان زمان ما محسوب می‌شود. با اینکه او در سال 1990 درگذشت، اما محبوبیت آثارش همچنان رو به افزایش است زیرا رمان‌های خارق‌العاده‌اش از جمله «غول بزرگ مهربان»، «ماتیلدا» و «چارلی و کارخانه شکلات‌سازی» با قدرت به جذب خوانندگان کودک و نوجوان ادامه می‌دهند.
در بخشی از کتاب جادوگرها می‌خوانیم:
اولین شیرین‌کاری که آن روز خیال داشتم یادشان بدهم، بندبازی بود. آموزش بندبازی به یک موش باهوش اصلاً کار سختی نیست، به شرطی که تمام فوت و فن بندبازی را کاملاً بلد باشید. اول از همه، باید یک تکه طناب داشته باشید که من داشتم. بعدش، باید یک کیک خوشمزه داشته باشید. خوراکی مورد علاقه‌ی موش‌های سفید، کیک کشمشی گردویی خوشمزه است. آن‌ها کشته و مرده‌ی این نوع کیک هستند. روز پیش که با مامان‌بزرگم عصرانه می‌خوردم، یک تکه کیک کشمشی گردویی توی جیبم گذاشته بودم.
حالا کاری که باید بکنید، این است که یک سر طناب را با یک دست و سر دیگرش را با دست دیگرتان می‌گیرید و می‌کشید. بهتر است اول با بند کوتاه شروع کنید، حدود هفت سانتی‌متر خوب است. موش را روی دست راست‌تان می‌گذارید و کمی از کیک را روی دست چپ‌تان. با این حساب، موش با کیک، فقط حدود شش سانت فاصله دارد. او می‌تواند کیک را ببیند و بویش را حس کند. سبیل‌هایش از هیجان می‌لرزند و اگر خم شود دستش به کیک می‌رسد، البته نه صددرصد. فقط کافی است دو قدم روی بند راه برود تا دستش به این خوراکی خوشمزه برسد. او خود را به‌خطر می‌اندازد و یک پنجه‌اش را روی بند می‌گذارد و بعد هم پنجه‌ی دیگرش را. اگر بتواند تعادلش را به خوبی حفظ کند، که بیش‌ترشان می‌توانند، به آسانی می‌تواند برود آن سر بند.
من کارم را با ویلیام شروع کردم. او حتی یک لحظه هم تردید نکرد و خود را به آن سر بند رساند. برای اینکه اشتهایش را تحریک کنم، گذاشتم یک گاز کوچولو به کیک بزند. بعد دوباره گذاشتمش روی دست راستم. این‌بار بند را بلند‌تر کردم. حدود پانزده سانتی‌متر. حالا ویلیام می‌دانست که چه‌کار کند. او تعادلش را خیلی عالی حفظ کرد و قدم به قدم روی بند راه رفت و خودش را به کیک رساند. جایزه‌اش، یک گاز دیگر از کیک بود.
فهرست مطالب کتاب1- یادداشتی درباره‌ی جادوگرها
2- مادر‌بزرگ من
3- چه‌طوری یک جادوگر را تشخیص بدهیم
4- جادوگر اعظم
5- تعطیلات تابستان
6- گرد‌همایی
7- مثل جگر جزغاله
8- عملیات زمان‌دار فرمول موش‌ساز شماره‌ی 86
9- دستور ساخت
10- برونو جنکینز ناپدید می‌شود
11- عهد عتیق‌ها
12- تغییر شکل
13- برونو
14- سلام مامان بزرگ
15- موش دزد
16- آقا و خانم جنکینز با برونو دیدار می‌کنند
17- نقشه
18- توی آشپزخانه
19- آقای جنکینز و پسرش
20- پیروزی
21- قلب یک موش
22- وقتش است دست به کار شویم!
