دسته‌بندی نشده · آوریل 22, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب خاطرات یک مرده | صابر اکبری | انتشارات اودیسه



معرفی کتاب خاطرات یک مردهکتاب خاطرات مرده، شامل نُه داستان کوتاه به قلم صابر اکبری‌ست. این داستان‌ها جملگی زبانی ساده و صمیمی دارند و مخاطب را به دنیای خیال می‌کشانند.

درباره کتاب خاطرات یک مرده:

صابر اکبری در کتابی که پیش‌روی شماست، 9 داستان کوتاه را روایت می‌کند. «دیوانه، رفتن به بزرگترین دانشگاه دنیا، خاطرات یک مرده، خون‌آشام، دشمن شیرها، شهر جابلسا، گوسفند، هر روز باید می‌رفت به کارگاه و عاشق قله» به‌ترتیب عناوین داستان‌های کتاب خاطرات یک مرده هستند. سادگی، آسانی و صداقت عنصر اصلی و ویژگی مشترک این نوشته‌هاست. لحن صمیمی نگارنده باعث می‌شود تا انتها با این اثر همراه شوید و تا پیش از به پایان رسیدن،‌ نتوانید آن را کنار بگذارید. گفتنی‌ست کتاب حاضر اولین اثر صابر اکبری است.

کتاب خاطرات یک مرده مناسب چه کسانی است؟

اگر به داستان‌های کوتاه فارسی علاقه دارید، از کتاب خاطرات یک مرده غافل نشوید.

در بخشی از کتاب خاطرات یک مرده می‌خوانیم:

هر روز برای گوسفندها سخنرانی می‌کرد و به آن‌ها آگاهی می‌داد. در مورد صحنه‌ی قتل یک گوسفند حرف می‌زد ولی گوسفندها اصلا نمی‌فهمیدند او چه می‌گوید. بعضی‌ها که باهوش‌تر بودند چند روزی به فکر فرو می‌رفتند و بعد همه چیز را فراموش می‌کردند و….. آنقدر برای آن‌ها حرف می‌زد که خسته می‌شد اما بی تاثیر بود. هیچ کس از فکر کردن و حقیقت خوشش نمی‌آمد. آن‌ها طوری بار آمده بودند که فقط بخورند و گوشت بیاورند. آن‌ها از یک نژاد گوشتی بودند.

گوسفند پیر گفت: خودت را خسته نکن. با جهان نمی‌شود جنگید. در نهایت خوشبختی هم یعنی یک لحظه شادی. پس از همین لحظه‌هایت بیشترین استفاده را کن و سعی کن راحت و شاد باشی. البته اگر کاری از دستت بر می‌آید انجام بده. اما خودت را با جهان وفق بده، هیچ توقعی از هیچ چیز نداشته باش و برای بدترین چیزها و تلخ‌ترین حقایق خودت را آماده کن تا همیشه آرام باشی. دیگران و دلسوزی را رها کن تا بتوانی قوی باشی. وقتی زنده‌ای زنده‌ای و وقتی مردی نیستی. پس ترس از مرگ معنی ندارد. اینها توهم است و اکثر افکار ما توهم است. هر فکری را دور بریز و به همین لحظه‌ای که وجود دارد بیندیش. نه نیندیش آن را کامل درک و حس کن. تا زندگی را بشناسی تا جهان را بشناسی. زندگی ساده است.

اما نباید حقایق را به گوسفندها بگویی چون تو شادی آن‌ها را هم از بین می‌بری. اسرار را به کسی نگو تا لایق زندگی باشی و گر نه به خاطر اخلال بی‌فایده جانت گرفته می‌شود تا ما آرامشمان حفظ شود. پشم سفید تحمل این حقایق تلخ را نداشت. فکر نمی‌کرد حقیقت این‌ها باشد و به این نقطه برسد. از آن به بعد ساکت ماند احمق شد. بی‌خیال شد چون فهمید کار درست همین است! اما تصمیم گرفت تا فقط برای کسانی که به دنبال حقیقتند اگر خواهش کنند به اندازه‌ی تشنگی‌شان آگاهی هدیه کند.
فهرست مطالب کتابمقدمه
دیوانه
رفتن به بزرگ‌ترین دانشگاه دنیا
خاطرات یک مرده
خون آشام
دشمن شیرها
شهر جابلسا
گوسفند
هر روز باید می‌رفت به کارگاه
عاشق قله
ادامه فهرستمشخصات کتاب الکترونیکقیمت نسخه الکترونیک





معرفی و دانلود کتاب خاطرات یک مرده | صابر اکبری | انتشارات اودیسه