معرفی کتاب صوتی سنگورمنصور زیرک در کتاب صوتی سنگور داستان فردی را روایت می‌کند که روزهای کودکی و نوجوانی‌اش در بحبوحه‌ی انقلاب و جنگ ایران و عراق می‌گذرد. نویسنده در اولین رمان خود داستانی را پیش‌روی مخاطبان قرار می‌دهد که به راحتی نمی‌توان از آن دست کشید.
درباره کتاب صوتی سنگور
کتاب حاضر، اولین رمان منصور زیرک است. او در کتاب صوتی سنگور داستان کودکی را روایت می‌کند که همه‌ی کودکی و نوجوانی‌اش در زمان جنگ و انقلاب گذشته و حالا اگرچه انقلاب به پیروزی رسیده و جنگ نیز تمام شده، اما او مانده و بلاتکلیفی و بی‌حاصلی ناشی از بحران‌هایی که از سر گذرانده.
عنوان کتاب از اهمیت بالایی برخوردار است. سنگور نام یکی از روستاهای قدیمی شهر آبادان است و در لغت نیز به معنای زنبیل آمده. اما منصور زیرک آن را به معنایی بدیل به کار می‌گیرد. سنگور ترکیبی‌ست از دو کلمه‌ی سنگ و گور؛ تو گویی اشاره‌ای‌ست به هم‌نشینان و دوستان نویسنده که سنگرهایشان به گور بدل شده است و جسم بی‌جانشان را در بر گرفته. کلمه‌ی سنگور بارها و بارها در داستان تکرار می‌شود و نقشی کلیدی را ایفا می‌کند.
کتاب صوتی سنگور درباره‌ی شکنندگی حاصل از جنگ است که گویی هیچ‌گاه تمام نمی‌شود. جنگ رمق زندگی را می‌گیرد و انسان می‌ماند و یک تجربه‌ی ناخواسته و کوچه‌‌های پر دود و خون. منصور زیرک داستانی را برایمان روایت می‌کند که به نوعی نیم‌نگاهی به سرگذشت خودش است. البته باید اشاره کنیم که تمامی نام‌ها در داستان اتفاقی انتخاب شده‌اند.
منصور زیرک تلاش نکرده تا در این رمان یک داستان سیاسی یا انقلابی را روایت کند. بلکه سنگور روایت حوادث زندگی کودکی‌ست که طعم انقلاب را می‌چشد و بعد در میانه‌ی جنگ گرفتار می‌آید. سنگور روایت زندگی نویسنده تا بیست‌وچندسالگی‌اش است.
کتاب صوتی سنگور مناسب چه کسانی است؟
اگر به داستان و رمان‌های فارسی علاقه‌مند هستید، کتاب صوتی سنگور مناسب شماست.
با منصور زیرک بیشتر آشنا شویم
منصور زیرک سال 1343 و در آبادان متولد شد. او مدرک کارشناسی خود را در رشته‌ی مرمت آثار تاریخی از دانشگاه تهران دریافت کرد و چندی بعد در اداره‌ی میراث فرهنگی استان اصفهان مشغول به کار شد. او همچنین دستی در موسیقی سنتی و شعر دارد و نزد استادانی همچون استاد شاهزیدی موسیقی سنتی آموخته است. «شبی بی‌تو» و «حس باران» از جمله آلبوم‌های موسیقی وی هستند.
از او چندین مجموعه شعر منتشر شده که از میان آن‌ها می‌توان به «سایه‌های یاد، عشق شیشه‌ای، خط حامل، بوسه‌های کودکانه و ذهن خیس لحظه‌ها» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب صوتی سنگور می‌شنویم
درون بشقابی کوچک که موش‌ها را به مهمانی پس‌مانده‌های کپک‌زده فرا می‌خواند. نوک دماغم را به شیشه‌ی کافه‌ای که هیچ چیزی به جز تاریکی پشت آن هویدا نبود چسباندم، ابتدا از انعکاس تصویر محوشده‌ی چهره‌ام بر روی شیشه‌ی کافه یکه خوردم اما لحظه‌ای بعد بخار بینی یخ‌زده‌ام شیشه را مات کرد.
صدای قهقهه‌ی مردی به گمانم از فاصله‌ای نه چندان دور به گوشم رسید. شاید صدا از داخل همین کافه‌ی دنج باشد و یا از درون همان اتاقی که قوطی فلزی کوچک از میان پنجره‌ی چوبی آن زوزه‌کشان گذشته بود. بوی قهوه‌ی تلخ که هیچ گاه رابطه‌ی خوبی با طعم آن نداشتم ولی از بوی آن خوشم می‌آمد مشامم را تحریک کرد و صدای غژغژ انگشتی که گرداگرد لبه‌ی فنجانی کشیده می‌شد مرا به یاد فنجان قهوه‌ای تلخ در میدان شهری گرم انداخت.
معرفی و دانلود کتاب صوتی سنگور | منصور زیرک | انتشارات کنکاش
