دسته‌بندی نشده · فوریه 23, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب صوتی یادداشت‌های یک پزشک جوان | میخائیل بولگاکف | آوانامه



معرفی کتاب صوتی یادداشت‌های یک پزشک جوانکتاب صوتی یادداشت‌های یک پزشک جوان مجموعه‌ داستانی شنیدنی از میخائیل بولگاکف، نویسنده‌ی نامدار اهل روسیه است. ماجراهای روایت‌شده در این اثر به گواه اغلب زندگی‌نامه‌نویسانِ بولگاکف، ریشه در تجارب واقعی او در کسوت پزشکی دارند.

درباره کتاب صوتی یادداشت‌های یک پزشک جوان:

در تاریخ ادبیات مدرن به نام چند نویسنده‌ی نامدار برمی‌خوریم که علی‌رغم تمام تفاوت‌های فکری، سبکی و زیستی‌شان، نقطه‌ی اشتراک جالبی با یکدیگر داشته‌اند و آن اینکه همگی، پیش از اشتغال به حرفه‌ی نویسندگی، پزشک بوده‌اند. از جمله‌ی این دسته از نویسندگان، می‌توان به بزرگانی چون لوئی فردینان سلین، آنتون چخوف و البته، میخائیل بولگاکف اشاره کرد.

در اینکه چه ارتباطی میان پزشکی (در مفهوم مدرن آن) و فرایند خلاقیت ادبی – هنری وجود دارد، تاکنون بسیار سخن گفته‌اند. مثلاً سامرست موام در همین باره نوشته: «من، برای یک نویسنده، بهتر از این آموزشی نمی‌شناسم که چند سالی را در حرفه‌‌ی پزشکی بگذراند. زیرا از این طریق، طبیعت آدمی را به طرز عریان می‌بیند…». با این حال، چنین سخنانی را نباید بیش از اندازه جدی گرفت. البته که کسب تجربه در مقام یک پزشک می‌تواند مایه‌ی خوبی برای خلق روایت‌های جذاب و یا تولید آثار هنری بزرگ در اختیار فرد قرار دهد، اما همین مسئله در مورد کم و بیش تمام مشاغل دیگر نیز می‌تواند صادق باشد. اساساً چنین است که آدمی میلی طبیعی به متمایز انگاشتن خود دارد؛ پس عجیب نیست که پزشک – نویسندگان به وجود ارتباطی بنیادین، خاص و یکّه میان پزشکی و ادبیات قائل باشند و در این باره با سوزوگداز داد سخن دهند. با این حال این نیز واقعیتی انکارناپذیر است که پزشکان اغلب زندگی پرماجرایی داشته و تجاربی در نوع خود کم‌نظیر را پشت سر می‌گذرانند.

در همین راستا، مطالعه‌ی کتاب یادداشت‌های یک پزشک جوان (A Young Doctor’s Notebook) می‌تواند جالب توجه باشد. این اثر مجموعه‌ای متشکل از هشت داستان کوتاه جذاب به قلم میخائیل بولگاکف، نویسنده‌ی شهیر اهل روسیه است. مایه‌ی تمامی این هشت داستان، تجارب واقعی نویسنده در مقام یک پزشک بوده است. توضیح آنکه میخائیل بولگاکف (که در رشته‌ی پزشکی تحصیل کرده بود) در اواخر سال 1916 و در نزدیکی انقلاب روسیه، به همراه همسر خود برای کار در بیمارستانی محقر به ولایت دورافتاده‌ی نیکولسکویه رفت و مدتی را در آنجا به سر برد. اشتغال جدی‌ او به کار طبابت در این ناحیه، ماجراهای تلخ و شیرین بسیاری را برای او رقم زد که بعدها در حرفه‌ی نویسندگی و خصوصاً در نگارش داستان‌های کتاب یادداشت‌های یک پزشک جوان، بسیار به کارش آمد.

به واقع، بولگاکف کاری را کرد که هر هنرمند بزرگ دیگری کرده و می‌کند: او به زیست‌مایه‌ی خود جنبه‌ای زیبایی‌شناسانه بخشید، و از این طریق تجارب روزمره‌ی زندگی خویش را به مقام رفیعِ «داستان»، به جایگاهِ بلند «ادبیات» برکشید. به همین جهت است که مطالعه‌ی آثار میخائیل بولگاکف همواره و برای همگان جذاب و طراوت‌برانگیز است. زیرا که در کارهای او زندگی و هنر به طرزی والا درهم‌آمیخته‌اند.

در پایان بد نیست اشاره کنیم که کتاب صوتی یادداشت‌های یک پزشک جوان به قلم آبتین گلکار به فارسی ترجمه گشته، و با صدای گرم آرمان سلطان زاده روایت شده است.

اقتباس از کتاب صوتی یادداشت‌های یک پزشک جوان:

کتاب بولگاکف در سال 2012 دستمایه‌ی ساخت سریال دو فصلیِ یادداشت‌های یک پزشک جوان (محصول کشور انگلستان) شد. این اثر در سایت معتبر IMDB نمره‌ی خوب 7.8/10 را به خود اختصاص داده است.

نکوداشت‌های کتاب صوتی یادداشت‌های یک پزشک جوان:

– داستان‌هایی درخشان که مؤید رشد اندیشه‌ی نویسنده در مقایسه با کارهای اولیه‌ی اوست. (Goodreads)
– این اثر جنبه‌هایی مهم از حیات نویسنده را به تصویر می‌کشد. (Barnes & Noble)
– از کلاسیک‌های ادبیاتِ پزشکی‌محور. (The Times)

کتاب صوتی یادداشت‌های یک پزشک جوان مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک روسیه بی‌تردید از مطالعه‌ی کتاب یادداشت‌های یک پزشک جوان لذت خواهند برد.

با میخائیل بولگاکف بیشتر آشنا شویم:

این نویسنده‌ی جنجال‌برانگیزِ اهل روسیه، به سال 1891 چشم به جهان گشود. از بدِ سرنوشت، مهم‌ترین مقاطع زندگی بولگاکف، از ابتدای جوانی تا میانسالی، با خفقان و سرکوب استالینی در اتحاد جماهیر شوروی مقارن گردید. سرگذشت تحریر و انتشار کتاب «مرشد و مارگریتا»ی او، خود می‌تواند موضوع یک رمان پرماجرا باشد!

بولگاکف نگارش این اثر عظیم را که امروزه از آن به عنوان حمله‌ای تمام‌عیار به سبک حکومت‌داری حزب کمونیست شوروی‌ یاد می‌شود، در سال 1928 آغاز کرد و کار را به میزان قابل توجهی نیز پیش برد؛ تا اینکه حدود دو سال بعد، از پی تصمیمی آنی که توأمان برآمده از بحران روحی آن زمان‌اش و البته، نومیدی‌اش از به اتمام رساندن اثر و همچنین شاید، ترسش از دستگاه سرکوب و نظارت بود، تمام دست‌نوشته‌های مرشد و مارگریتا را به آتش کشید. با این حال چند سال بعد مجدداً کار نگارش آن را آغاز کرد و این بار تا واپسین روزهای عمر به اصلاح و بازنویسی آن پرداخت. کتاب پس از مرگ بولگاکف، به همت همسرش به تدوین نهایی رسید. با این حال به علت محتوای سیاسی تند و بی‌پرده‌اش، سال‌ها اجازه‌ی انتشار نیافت، تا اینکه سرانجام حدود سه دهه پس از مرگ نویسنده به صورت سانسورشده چاپ شد، و پس از اندک زمانی آوازه‌اش جهان را درنوردید.

از دیگر آثار میخائیل بولگاکف (Mikhail Bulgakov) می‌توان به عناوین پیش رو اشاره داشت: «یادداشت‌های یک پزشک جوان، دل سگ، برف سیاه.»

در بخشی از کتاب صوتی یادداشت‌های یک پزشک جوان می‌شنویم:

مرد از جا جهید و ایستاد، به طرف من پرید و زمزمه کرد: «آقای دکتر… هرچه بخواهید پول می‌دهم. هرقدر بخواهید می‌دهم، هرقدر بخواهید. هر جنسی که بخواهید برایتان می‌آوریم. فقط کاری کنید که نمیرد. فقط کاری کنید که نمیرد. ناقص هم بشود مهم نیست. مهم نیست!» و رو به سقف داد کشید: «روزی دادن بس است. بس است!»

صورت رنگ‌پریده‌ی آکسینیا در مربع سیاه در معلق بود. نگرانی قلبم را در مشت فشرد. با حالت عصبی فریاد کشیدم: «چی شده؟ چی شده؟ حرف بزنید!»

مرد ساکت شد. چشمانش انگار جایی را نمی‌دید. انگار که بخواهد رازی را بر زبان آورد به من گفت: «توی کتان‌کوب افتاد…»

پرسیدم: «کتان‌کوب؟… کتان‌کوب؟… کتان‌کوب دیگر چیست؟»

آکسینیا زمزمه‌کنان توضیح داد: «کتان، برای کوبیدن کتان… آقای دکتر… کتان‌کوب دیگر… کتان را می‌کوبد!»





معرفی و دانلود کتاب صوتی یادداشت‌های یک پزشک جوان | میخائیل بولگاکف | آوانامه