معرفی کتاب مبانی فلسفی و اقتصادی سرمایه داریسرمایهداری چه زمانی به وجود آمد و چگونه گسترش پیدا کرد؟ علت ظهور و توسعه سرمایهداری چیست؟ اثرات این نظام اقتصادی را چگونه میتوان تبیین کرد؟ کتاب مبانی فلسفی و اقتصادی سرمایه داری به قلم اسوتزار پژویچ، نگاهی جامع و عمیق به این مسئله دارد و ابعاد گوناگون این نظام جهانی را بررسی میکند.
درباره کتاب مبانی فلسفی و اقتصادی سرمایه داری:
سرمایهداری از جمله مفاهیم پیچیدهایست که نظرات گوناگونی درباره آن گفته شده و ایدههای مختلفی درخصوص منشا و سرچشمه این نظام فکری، اجتماعی و اقتصادی بیان شده است. در حقوق رومی اصطلاح سرمایه زمانی به کار میرفت که مراد از آن بهره و سود یا دیگر هزینههای جاری زندگی نبوده است. تا مدتها این کلمه در دایره واژگان مردم حضور نداشت تا اینکه در قرن هفدهم میلادی بار دیگر رواج پیدا کرد و معنای آن در ردیف ثروت و ذخیره کالاهای فیزیکی در نظر گرفته شد.
البته یکی از اقتصاددانان مجرب دنیا، ژوزف شومپیتر، اولین فردی بود که سرمایه را در معنای پولی محض در نظر گرفت. درواقع سرمایه امروزه در جایگاه توان و قدرتی در نظر گرفته میشود که در اختیار کارآفرینان قرار دارد و به آنها این فرصت را میدهد تا منابع را از کاربردهای همیشگی و عادی آنها بهسوی دیگری ببرد. آدام اسمیت، پدر علم اقتصاد مردن، سرمایهداری را ساختار و سیستمی خودزا، خودران، خودآیین و خودتنظیم در نظر میگرفت که توانایی آن را دارد تا برای ملتها خلق ثروت کند. البته اسمیت هیچگاه به طور مستقیم در آثارش واژه سرمایهداری را به کار نبرد.
اسوتزار پژویچ (Svetozar Pejovich) در کتاب مبانی فلسفی و اقتصادی سرمایه داری (Philosophical and Economic Foundations of Capitalism) به خوبی توضیح میدهد که نهادهای اصلی سرمایهداری عبارتند از: حق مالکیت داراییهای مولد (ابزار تولید)، آزادی قرارداد و حکومت محدود. به بیان دیگر وجود این نهادها، سرمایهداری را از سایر سیستمهای اجتماعی متفاوت میسازد.
نهادهای سرمایهداری به خاطر داشتن ویژگیهای منحصربهفرد خود درنهایت با کارایی اقتصادی و آزادی فردی هماهنگی و سازگاری دارند. چراکه مالکیت شخصی به عنوان یکی از اصول سرمایهداری، به عنوان ابزاری قوی و ضروری برای پخش و توزیع قدرت در جامعه است. آزادی قرارداد و حکومت محدود هم مبادلههای اختیاری (داوطلبانه) و آزاد در بازار را جایگزین اقتصاد دولتی و نظم از بالا به پایین میکنند. شهروندی که رفتارش با مبانی منفعت شخصی، مسئولیت شخصی و اختیار شخصی تعیین میشود، تصمیمگیرنده حقیقی در جامعه سرمایهداری است.
همانطور که پیشتر نیز گفته شد، متفکران و مورخان بسیاری برای درک عمیقتر سرمایهداری، نظریات گوناگونی درباره پیشینه و ریشه ابتدایی سرمایهداری ارائه دادهاند. با این حال میتوان به سه نوع خصیصه اساسی اشاره کرد که مورخان برای تحقیقات خود از آن استفاده کردهاند: نوع اول بر سیستم اقتصادی، مالکیت اموال و داراییها و روشهای سازماندهی تولید تمرکز دارد، نوع دوم به انباشت سرمایه اشاره میکند و نوع سوم به خلقوخو یا روح فزونخواهی و عقلانیت میپردازد.
با تمامی این موارد، همچنان نقدهای بسیاری بر روی این ایدهها و پیشینهشناسیها وجود دارد اما باز هم دلایلی دیگری نیز برای ظهور سرمایهداری هست: از حمله مسلمانان و جنگهای صلیبی گرفته تا تجارت برده و رواج اقتصاد پولی و پیدایش طبقه متوسط.
درنهایت باید گفت که نقطه مشترک تمامی این نظرات با وجود تمامی اختلافهایشان، انقلاب صنعتی است. درواقع همگی بر سر این موضوع اذعان دارند که رابطه روشن و مهمی میان سرمایهداری و انقلاب صنعتی وجود دارد.
کتاب مبانی فلسفی و اقتصادی سرمایه داری به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
علاقهمندان به علم اقتصاد از آموزههای مفید کتاب مبانی فلسفی و اقتصادی سرمایهداری لذت خواهند برد و با این نظام اقتصادی که ابعاد گوناگون زندگی همهی انسانها را دربرگرفته، آشنا خواهند شد.
در بخشی از کتاب مبانی فلسفی و اقتصادی سرمایه داری میخوانیم:
یک بازار رقابتی وقتی بتواند بیشترین میزان تولید (که بر اساس قیمتها سنجیده میشود) را به بار آورد، به روشنی بهکارگیری همه عاملهای تولید را نیز همراه خواهد داشت و توزیع هم بر پایه تولیدگری (بهرهوری) و کمیابی نسبی خواهد بود. این استدلال مبتنی بر کارایی البته بنیان محکمی برای داوری اخلاقی درباره توزیع فراهم نمیآورد؛ توزیعی که سهم و پاداش در آن بر اساس تولید حاشیهای تعیین میشود. حقوق مالکیت بر منابع (چه نیروی کار یا همان سرمایه انسانی و چه سرمایه بهطور کلی) سه منشأ دارد: تلاش، ارث و بخت و اقبال. البته تنها مورد نخست است که میتوان آن را بدون اما و اگر عادلانه دانست، دومی مسئله حقوقی/قانونی است و سومی را هم نمیتوان با محک عدالت سنجید. توزیعی که ناشی از این سه عامل است را نمیتوان اخلاقی به معنای قوی آن به شمار آورد، بلکه تنها میتوان گفت که غیراخلاقی نیست.
رانت کمیابی از ویژگیهای تصادفی (غیرذاتی) توزیع در فرایند بازار به شمار میآید، بعضی از عاملها کمیابند و برحسب تصادف طبیعت در اختیار مالکشان قرار گرفتهاند، ولی برایشان تقاضا وجود دارد، برخی عاملهای دیگر هم کمیابند، ولی برایشان تقاضا وجود ندارد. آیا این دلیل برای توجیه این تفاوت چشمگیر در توزیع میان مالکان آنها کافی است؟ رویکرد هایک و نوزیک که بر این باورند باید توزیع را همچون نتیجه بازی که بر اساس قواعدی بیطرف دنبال میشود پذیرفت و نباید آن را دستکاری کرد، بعید است چندان رضایت اخلاقباوران را جلب کند و حتی خود بازیگران بازی را خشنود کند. بعد از گذشت مدت زمان خاصی از هر بازی باید ورقها را بُر زد و بازی را از نو با شرایطی تازه آغاز کرد. برای بازی زندگی که یکبار بیشتر آن را بازی نمیکنیم، این حکم حتی با شدت بیشتری صادق است. برابرسازی دورهای این جایگاهها و شرایط آغازین که از آن گفتیم، بهدلیل ملاحظات کارایی ممکن نیست و البته معیارهای مناسبی هم برای این توزیع دوباره در اختیار نداریم. مسئله تفاوتهای طبیعی را نمیتوان با بازتوزیع حل کرد. اما چنانکه نوزیک هم اشاره کرده است، نمیتوان همه مفهومپردازیها از وضعیت نهایی در یک نظریه عدالت را با ارجاع به قواعد بازی بیاعتبار تلقی کرد. این را میتوان چرخشی سرمایهدارانه از حکم «بگذار عدالت اجرا شود، حتی اگر جهان نابود شود» به اصلی دیگر دانست که میگوید قواعد بازی باید رعایت شوند، حتی وقتی شانسها در بازی بسیار نابرابر باشند و نتایج نهایی را بتوان پیشگویی کرد و حاصل کار از پیش معلوم باشد.
فهرست مطالب کتابفصل اول: نهادهای اساسی سرمایهداری و سوسیالیسم
فصل دوم: خاستگاههای سرمایهداری؛ مقالهای از منظر روششناسی
فصل سوم: مسئله تعریف و توضیح سرمایهداری
فصل چهارم: اخلاق سرمایهداری
فصل پنجم: قرارداد «تاسیسی» در سرمایهداری
فصل ششم: هایک و بیوکانن: اختلافها و اشتراکها
فصل هفتم: مصیبتِ در میانه ایستادن
فصل هشتم: همتصمیمی در غرب: نمونه آلمان
فصل نهم: سوئد در پایان راه میانه
معرفی و دانلود کتاب مبانی فلسفی و اقتصادی سرمایه داری | اسوتزار پژویچ | انتشارات دنیای اقتصاد