دسته‌بندی نشده · ژوئن 15, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب کورتیسو (شهرک فقیرنشین سان رومان) | آلویزیو آزودو | انتشارات یمام



معرفی کتاب کورتیسو (شهرک فقیرنشین سان رومان)یکی از معروف‌ترین داستان‌های ناتورالیستی آمریکای لاتین! کتاب کورتیسو (شهرک فقیرنشین سان رومان) روایت آلویزیو آزودو از تقابل یک معدن‌دار و تاجر است که بر حسب تصادف با یکدیگر همسایه می‌شوند و روزهای پرتلاطمی را پشت سر می‌گذرانند… این رمان به دلیل صراحت و توانایی نویسنده در نمایش اختلاف طبقاتی دارای شهرتی جهانی است و با وجود گذشت بیشتر از صد سال از اولین انتشار، همچنان در سراسر دنیا تجدید چاپ می‌شود.

درباره کتاب کورتیسو (شهرک فقیرنشین سان رومان)

ماجراهای کتاب کورتیسو: شهرک فقیرنشین سان رومان (O cortiço) از اولین روز همسایگی ژوان رومان و میراندا شروع می‌شود. رومان، یک کارگر سابق است که بعد از سال‌ها پس‌انداز و صرفه‌جویی موفق به خریدن خانه شده و حالا از طریق یک معدن سنگ و استثمار کارگران زندگی‌اش را می‌گذراند. از طرف دیگر میراندا، یک تاجر موفق است که همراه با زن و دخترش به این محله آمده و تصمیم دارد یک زندگی جدید شروع کند. آلویزیو آزودو با قرار دادن این دو شخصیت متفاوت در کنار همدیگر، عمق اختلاف طبقاتی و ظلم طبقه بالادست برزیل قرن نوزدهم را به شما نشان می‌دهد و با اتفاقاتی حیرت‌انگیز، حتی مشکل‌پسندترین خواننده را هم شگفت‌زده می‌کند.

همانطور که انتظار می‌رود این دو نفر علاقه‌ای نسبت به آشنایی با دیگری نشان ندادند، اما تقابل آن‌ها زمانی بالا گرفت که میراندا به همسایه‌اش پیشنهاد خرید قسمتی از زمین او را داد. ژوان رومان با سرسختی این پیشنهاد را رد کرد و با لجبازی، بخش ساخته نشده زمینش را به یک رختشویخانه ارزان تبدیل کرد که کم کم به شهرکی مخصوص فقرا تبدیل شد. این اتفاق، تیر نهایی بر دوستی احتمالی این دو نفر بود. تاجر و معدن‌دار هر روز با بیزاری به خانه دیگری نگاه می‌انداختند، یکی از اصل و نسب دیگری بیزار بود و دیگری از بی ریشه بودن همسایه‌اش که پای آدم‌های فقیر را به آن محله باز کرده بود.

اما زندگی همیشه قابل پیش‌بینی نیست. طمع لقب و عنوان، ژوان رومان را تشویق کرد تا دختر میراندا را به چشم همسری ایده آل ببیند، در حالی که طمع ثروت هم بدبینی تاجر نسبت به مرد تازه به دوران رسیده را از بین ببرد. حالا آن‌ها از خود می‌پرسند ادامه دادن دشمنی، در حالی که می‌توانند با کمک دیگری جایگاه اجتماعی خود را ارتقا دهند، چه فایده‌ای دارد؟ به نظر می‌رسد آشتی بعد از یک دوره طولانی جنگ و اوقات تلخی بهترین کار باشد، اما آیا میراندا و رومان با وجود این همه تفاوت می‌توانند با یکدیگر سازش کنند؟ این سوالی است که آلویزیو آزودو در کتاب کورتیسو پاسخی هوشمندانه به آن می‌دهد.

کتاب کورتیسو (شهرک فقیرنشین سان رومان) مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این کتاب را به علاقه‌مندان به داستان‌های اجتماعی و ادبیات آمریکای لاتین پیشنهاد می‌کنیم.

با آلویزیو آزودو بیشتر آشنا شویم

آلویزیو آزودو (Aluísio Azevedo) نویسنده، کاریکاتوریست و سیاستمدار اهل برزیل بود که در سال 1913 درگذشت. او از پیشگامان مکتب طبیعت‌گرایی (ناتورالیسم) در برزیل بود و امروزه به عنوان یکی از قدرتمندترین نویسنده‌های این کشور لاتین شناخته می‌شود.

در بخشی از کتاب کورتیسو (شهرک فقیرنشین سان رومان) می‌خوانیم

ژوان رومان شخصاً همه‌چیز را فراهم می‌کرد، همه‌چیز حتی پول مساعده می‌داد، اگر کسی لازم داشت. در آن‌جا هیچ کارگر روزمزدی نبود که دستمزد خود را به‌طور کامل از این نامرد گرفته باشد. او پول قرض می‌داد و هشت درصد در ماه بهره می‌گرفت، کمی بیشتر از صراف‌هایی که طلا و نقره را گرو می‌گرفتند. خانه‌های اجاره‌ای شهرک او هرچند نیم ساخته و رنگ نشده به اجاره می‌رفت و همیشه پر بود. اشتیاق زیادی برای اجاره آن‌ها وجود داشت؛ آن محل بهترین نقطه برای کارگران بود. همه کارگران معدن سنگ آن مکان را برای زندگی ترجیح می‌دادند، زیرا تا محل کار آن‌ها چند قدم بیشتر فاصله نبود.

اما میراندا از عصبانیت در حال ترکیدن بود.

او دیوانه‌وار فریاد می‌کشید: «یک شهرک فقیرنشین!»، یک حلبی‌آباد! لعنت بر آن مرد کافه‌چی ابلیس! می‌خواهد زیر پنجره خانه من یک شهرک راه بیندازد!… این بدذات، نمای خانه من را خراب خواهد کرد!» میراندا قسم یاد کرد از رومان انتقام بگیرد و به خاطر گردوغبار که وارد خانه و اتاق‌ها می‌شد و سروصدای سنگ‌کارها و نجارها که از طلوع تا غروب آفتاب پتک می‌کوبیدند، به ستوه آمده و اعتراض می‌کرد.

درعین‌حال، تمام این کارها باعث نشد تا جلوی ساخت‌وساز اتاقک‌های استیجاری گرفته شود و این خانه‌ها یکی پس از دیگری، از محل خواربارفروشی تا تقریباً کنار معدن سنگ و سپس تا سمت عمارت میراندا گسترده شده بودند و به شکل یک خزنده سنگی و آهکی تهدیدکننده به سمت حیاط‌خلوت میراندا در حال پیشروی بودند. میراندا بلافاصله دستور داد دیوار پشت خانه‌اش را بالا آورند. اما هیچ اتفاقی نیفتاد! آن ابلیس قادر بود خانه و حتی سالن نشیمن او را اشغال نماید!

آلونک‌های شهرک سرانجام در مقابل دیوار خانه تاجر متوقف شدند و در دنباله آن عمارت یک محوطه مربع شکلی را تشکیل داده بودند که شبیه میدان مشق یک پادگان شده بود که می‌توانست یک گردان را در آن جای داد. نودوپنج اتاقک و خانه‌های محقر یک شهرک بزرگ را شکل داده بود.





معرفی و دانلود کتاب کورتیسو (شهرک فقیرنشین سان رومان) | آلویزیو آزودو | انتشارات یمام