معرفی کتاب بهارزهرا روزی بیدگلی در کتاب بهار، قصهی خود را در زمانه بیماری کرونا روایت میکند. شخصیت اصلی داستان زنی پنجاه و هشت ساله به نام بهار است که در یک مدرسه پسرانه ابتدایی درس میدهد و به همراه همسر و دو دخترش زندگی میکند. شما در این رمان با اتفاقات تلخ و شیرین زندگی او آشنا میشوید.
کتاب بهار به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
علاقهمندان به رمانهای خانوادگی از مطالعه کتاب بهار لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب بهار میخوانیم:
روز اول قرنطینه سردردش بیشتر شده بود. پاسخ آزمایش را آنلاین گرفت. قرار شد بعد از ظهر به دکتر نشان دهند. با بهمن و با کمال احتیاط به راه افتادند. وضعیت بحرانی و پوشش ماسک و دستکش و شیلد و همراه داشتن اسپری ضدعفونی و… احساس اضطراب و ناامنی شدیدی ایجاد میکند. حتی هاله خود را امن نمیدانند. بماند که الان دیگر بهار خود میتواند برای هر کسی که به او نزدیک شود خطرناک باشد. او سعی کرده آزارش به هیچ کس نرسد، حتی مورچهها هنگام راه رفتن؛ و حال ممکن است ناخواسته باعث مبتلا شدن یا حتی مرگ کسی شود. باز به یاد اسطوره میداس میافتد که باید از همه دوری کند و دیگران نیز از او دوری کنند. طلا همان اندازه میتواند کشنده باشد که ویروس کرونا و برعکس! با خود فکر کرد این چه قیاسی است که در ذهنش شکل گرفته و او را رها نمیکند.
خیابان محل بیمارستان از فاصله زیادی مملو از ماشین و آدمهایی بود که به نوعی کارشان به بیمارستان مربوط بود. بهمن قرار شد بهار را در نزدیکترین جا به بیمارستان پیاده کند تا ببیند خود باید چهکار کند. هر دو مضطرب بودند و هیجان داشتند. بهمن تاکید به بردن موبایل کرد و بهار پیاده شد و بهسمت بیمارستان رفت. چند ساعت طاقت فرسا طول کشید تا بهار در حالی که سعی میکرد ظاهر خود را حفظ کند آمد، و یکدیگر را پیدا کردند. بهار پیامآور خبر خوبی نیست. او اکنون یک بیمار مبتلا به کرونا محسوب میشود و قطعا باید قرنطینۀ خانگی شود. باز توصیههایی به او شد و چند بروشور و شماره تلفن به او دادند تا در صورت مشکل تنفسی حاد بدانند چه اقدامی باید انجام دهند.
فهرست مطالب کتاببهار
قرنطینه
بیمارستان
خانه
بهمن
ادامه فهرستمشخصات کتاب الکترونیکقیمت نسخه الکترونیک
معرفی و دانلود کتاب بهار | زهرا روزی بیدگلی | انتشارات آواژ