معرفی و دانلود کتاب تروکاژ | محمدرضا قلی پور | انتشارات آواژ



معرفی کتاب تروکاژیکی از بهترین نمایشنامه‌های ایرانی! کتاب تروکاژ از محمدرضا قلی پور به پرونده قتل یکی از اعضای تشکیلاتی سیاسی در دوران پهلوی می‌پردازد، داستانی نوستالژی و جذاب که برای نویسنده‌اش رتبه اول جشنواره تئاترشهر را به ارمغان آورد و به سرعت در میان تماشاچیان و خوانندگان محبوب شد.

درباره کتاب تروکاژ:

تروکاژ نمایش‌نامه‌ای از محمدرضا قلی‌پور است که اولین بار در سال 1397 بر روی صحنه رفت و با استقبال فراوانی روبرو شد. نمایشنامه تروکاژ در دوره پهلوی می‌گذرد، زمانی که فروزنده، دختر یک هنرپیشه مشهور بعد از ورود به فعالیت‌های سیاسی یک گروه تشکیلاتی ناپدید شده و هیچکس نمی‌تواند اثری از او پیدا کند. شواهدی نشان می‌دهند که او به قتل رسیده، اما روند حل معمای این پرونده آسان نیست و ماجراهای پیچیده و جذابی را رقم می‌زند.

شاید بتوان گفت تروکاژ یکی از بهترین نمایشنامه‌های فارسی سال‌های اخیر است. جذابیت گفتگوها و وقایع مخاطب را به دنبال خود می‌کشاند و ریتم هیجان‌برانگیز و پرکشش آن تا لحظه آخر از نفس نمی‌افتد. لازم به ذکر است که روایت‌های تروکاژ در دو بازه زمانی مختلف و به طور موازی پیش می‌روند. همچنین حس نوستالژیک و حال و هوای دهه پنجاه ایران که در سراسر نمایشنامه به چشم می‌خورد به لذت‌بخش‌تر شدن اثر می‌افزاید و خاطره‌ای فراموش‌نشدنی برای شما خلق می‌کند.

جوایز و افتخارات کتاب تروکاژ:

– رتبه اول ششمین جشنواره تئاترشهر سال 1397
– انتخاب به عنوان شایسته‌ترین متن در بخش نمایشنامه‌نویسی

کتاب تروکاژ مناسب چه کسانی است؟

اگر به مطالعه نمایشنامه علاقه‌مندید و قصد دارید با آثار نویسندگان ایرانی در این حوزه آشنا شوید، کتاب تروکاژ را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با محمدرضا قلی پور بیشتر آشنا شویم:

محمدرضا قلی پور فارغ‌التحصیل رشته هنرهای نمایشی است و در حوزه‌های مختلف این هنر فعالیت می‌کند. او کارگردانی و نویسندگی آثاری مانند «گربه ماهی»، «سگ‌خوری»، «کات کبود» و «نفت و خاک» را به عهده داشته است. از کتاب‌های منتشر شده او نیز می‌توان به «رژه پنگوئن‌ها»، کاربینی» و «پاورقی» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب تروکاژ می‌خوانیم:

سرگرد: استوار.
استوار: بله قربان.
سرگرد: آقا رو می​شناسی؟
استوار: بله قربان. آقای افخم. هنرپیشه‌​ان.
سرگرد: شما چی آقای افخم؟ استوارو می‌شناسی؟
افخم: نخیر.
سرگرد: عجب حکایتی. شما نه منو می​شناسی. نه استوار منظری داشکنی رو. نه جنازه رو. اینجوری که نمی​شه. همه شما رو بشناسن و شما هیشکی رو نشناسی.
افخم:…
سرگرد: تو باغ چی پیدا کردین استوار؟
استوار: فعلاً هیچی.
سرگرد: این چه باغیه تو داری آقا که هیچی توش پیدا نمی​شه؟
مشخصات کتاب الکترونیکقیمت نسخه الکترونیک





معرفی و دانلود کتاب تروکاژ | محمدرضا قلی پور | انتشارات آواژ