دسته‌بندی نشده · می 20, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب صوتی افسانه کفش راحتی بانو | کتی جو وارگین | آوارسا



معرفی کتاب صوتی افسانه کفش راحتی بانوکتاب صوتی افسانه کفش راحتی بانو داستانی آموزنده و جذاب به قلم کتی جو وارگین است. نویسنده در این کتاب داستان دختر جوانی را به تصویر می‌کشد که تلاش می‌کند تا مردم روستایش را نجات دهد. این که از دست چه چیزی و چگونه، بماند برای وقتی داستان را مطالعه کردید! شجاعت، ازخودگذشتگی و مهربانی از جمله مفاهیمی هستند که در این اثر به آن‌ها پرداخته شده است.

درباره کتاب صوتی افسانه کفش راحتی بانو:

کَتی جو وارگین (Kathy-jo Wargin) در کتاب پیش رو داستان دختری به نام «گل رونده» را برایمان روایت می‌کند. این دختر باهوش در روستایی درست وسط جنگل زندگی می‌کرد. مردم این روستا همواره در صلح با یکدیگر زندگی می‌کردند.

اگر بگوییم دخترک کتاب افسانه‌ی کفش راحتی بانو (The Legend of the Lady’s Slipper) یکی از مهربان‌ترین آدم‌هایی بود که می‌توانید در زندگی‌تان ببینید، اغراق نکرده‌ایم. او عمیقاً به سرزمینش و روح مردمانی که در آنجا زندگی می‌کردند احترام می‌گذاشت. او متعلق به زمین جنگلی بود و از این موضوع عمیقاً خرسند بود.

همه چیز از وقتی شروع شد که یک روز گل رونده به خانه رفت و مادر و پدرش را مریض و بی‌حال، گوشه‌ی خانه و کنار آتش یافت. او همان لحظه برای یافتن دارو به سمت روستایی در طرف دیگر جنگل دوید. اما ماجرا به همین‌جا ختم نشد؛ روزبه‌روز مردمان بیشتری مریض‌ شدند و گل‌رونده نمی‌دانست چگونه می‌تواند آن‌ها را نجات دهد. بااین‌وجود تصمیمش را گرفته بود؛ باید مردم روستایش را نجات می‌داد…

کتی جو وارگین با روایت داستانی سرگرم‌کننده و ماجراجویانه،‌ مفاهیم عمیقی همچون مهربانی و کمک به یکدیگر را به کودکان می‌آموزد.

کتاب صوتی افسانه کفش راحتی بانو مناسب چه کسانی است؟

کتی جو وارگین کتاب افسانه کفش راحتی بانو را برای کودکان 8 تا 12 سال به نگارش درآورده است.

در بخشی از کتاب صوتی افسانه کفش راحتی بانو می‌شنویم:

مریضی هر روز بدتر و بدتر می‌شد و خیلی زود، دیگه کسی باقی نمونده بود که شب‌ها دور آتیش بشینه و داستان تعریف کنه. در طول روز، هیچ کدوم از جوون‌های شجاع به شکار نمی‌رفتن و دیگه هیچ کتری‌ای روی آتیش آویزون نبود. کوچک‌ترین بچه‌ها اصلاً کلبه شون رو ترک نمی‌کردن تا مادرهاشون ازشون مراقبت کنن.

حتی مردی که وظیفه‌ی طبابت رو بر عهده داشت هم مریض شده بود. شب‌ها، چند مرد توی روستا راه می‌افتادن و بسیار بلند و بی طاقت طبل می‌زدن تا به بقیه بفهمونن که چقدر درد می‌کشن.

یک روز غروب، گل رونده پیش پدرش رفت. همین که توی کلبه قدم گذاشت، متوجه شد که مادرش مریضه و کنار آتیش دراز کشیده. صورتش گرم و مرطوب بود. دخترک که خیلی نگران شده بود، ناگهان به خودش اومد و دید که حتی پدرش، رئیس پر گردانِ بزرگ هم دیگه مثل قبل قوی و تنومند نبود.
فهرست مطالب کتاب صوتی۱۶ دقیقهافسانه کفش راحتی بانوادامه فهرستمشخصات کتاب صوتیقیمت نسخه صوتی





معرفی و دانلود کتاب صوتی افسانه کفش راحتی بانو | کتی جو وارگین | آوارسا