دسته‌بندی نشده · جولای 10, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب صوتی دوستش داشتم | آنا گاوالدا | واوخوان



معرفی کتاب صوتی دوستش داشتمروایتی شنیدنی از عشق‌های ناتمام… کتاب صوتی دوستش داشتم یکی از معروف‌ترین آثار آنا گاوالدا است که توسط منتقدان بسیاری تحسین شده و قلب بسیاری از علاقه‌مندان رمان‌های عاشقانه را فتح کرده است. این داستان ماجرای زنی را با شما به اشتراک می‌گذارد که توسط همسرش رها شده و در روزهای تلخ بعد از جدایی، ناگهان در رازی بزرگ شریک می‌شود…

درباره کتاب صوتی دوستش داشتم

احتمالا دقت کرده‌اید که نام هر کشور، با مفهوم یا نمادی خاص گره خورده است. ژاپنی‌ها به نظم و ترتیب معروفند، ایتالیا به هنر و زیبایی و فرانسوی‌ها به داشتن روحیه‌ای رمانتیک که وجود آهنگ‌ها و داستان‌های عاشقانه متعدد گواه این ادعاست. با وجود شوخی‌های بسیاری که نسبت به این خصوصیت مردم فرانسه از گوشه و کنار می‌شنویم، بی‌اغراق خلق برخی از بزرگترین و محبوب‌ترین داستان‌های عاشقانه دنیا را مدیون اهالی این مرز و بوم هستیم. این خاک هنرمندپرور، در هر نسل نویسندگان توانایی را پرورش می‌دهد که آنا گاوالدا یکی از شناخته‌شده‌ترین آن‌ها در قرن حاضر است. درواقع باید گفت این نویسنده سرشناس با انتشار دومین اثر خود یعنی کتاب دوستش داشتم (Someone I loved) به شهرت رسید و نام او در کشورهای مختلفی با این داستان شناخته می‌شود.

جذابیت رمان دوستش داشتم را نه در موضوع، بلکه باید در هنر گاوالدا در به تصویر کشیدن احساسات انسانی جستجو کرد. ماجرای کتاب زمانی آغاز می‌شود که آدرین -همسر کلوئه- اعلام می‌کند دلباخته فرد دیگری شده و همسر و دو فرزندش را برای زن دیگری ترک می‌کند. این اتفاق کلوئه به شوکی عمیق فرو می‌برد. او که رابطه خوبی با والدین همسرش دارد مدتی را منزل آن‌ها زندگی می‌کند و هر روز بیشتر از قبل غرق ناامیدی و یاس می‌شود. نشخوار خاطرات و سوالات بی جواب ذهن او را پر کرده: این جدایی از چه زمانی شروع شده بود؟ چرا او، زنی که همسرش را عاشقانه دوست داشت نتوانسته بود مردش را کنار خود حفظ کند؟ آیا امیدی برای برگشت آدرین بود؟ در دنیایی که عشقی چنین پرشور و عمیق به خاموشی می‌گراید، چگونه می‌توان به خوشبختی فرزندانش امید داشت؟

پی‌یر -پدر آدرین- با مشاهده سراشیبی تلخی که کلوئه در آن قرار گرفته تصمیم عجیبی می‌گیرد. او عروس و نوه‌هایش را با خود به ویلای خانوادگی نزدیک پاریس می‌برد. آن جا این دو نفر، برای اولین بار فرصت شناخت همدیگر را پیدا می‌کنند و پی‌یر رازی کهنه را با کلوئه درمیان می‌گذارد که با وجود گذشت سالیان، هرگز توان فراموشی آن را پیدا نکرده است…

حالا که با خلاصه‌ای از ماجرای کتاب آشنا شدید، به عنوان سخن پایانی، باید گفت کتاب صوتی دوستش داشتم نیز مانند سایر نوشته‌های آنا گاوالدا (Anna Gavalda) درباره انسان‌ها و روابطشان است. این نویسنده فرانسوی که توجه ویژه‌ای به مفهوم عشق دارد، در این اثر به احساسات مختلفی که زن و مرد در ارتباط با همدیگر تجربه می‌کند می‌پردازد. پایان متفاوت این داستان احتمالا به ذائقه بسیاری از خوانندگان رمان‌های کلیشه‌ای عاشقانه خوشایند نیست، اما آن‌ها که از سال‌ها پیش در سرزمین ادبیات داستانی اقامت دارند، خوب می‌دانند که ارزش واقعی یک رمان را نه در پایان دلخواه، بلکه باید در شناخت نویسنده از واقعیت انسان جستجو کرد و با این دیدگاه رمان دوستش داشتم، یکی از با ارزش‌ترین کتاب‌های عاشقانه‌ای است که تاکنون به زبان فارسی ترجمه شده است.

نکوداشت‌های کتاب صوتی دوستش داشتم

– یک پدیده ادبی. (Le Monde)
– آثار آنا گاوالدا شایسته آنند که در سراسر جهان خوانده شوند. (Book Diva)
– کتابی زیبا که با روایت خود از خیانت، شادی و تعهد ما متاثر می‌کند. (Waterstones)
– گاوالدا این موهبت را دارد که از ظواهر زندگی، به آرزوهای پنهان مردم پی ببرد. (Vogue)
– استعداد گاوالدا در خلق مکالمات مطالعه آثار او را لذت بخش می‌کند. (World Literature Today)

کتاب صوتی دوستش داشتم مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این داستان لطیف، به علاقه‌مندان رمان‌های عاشقانه و ادبیات فرانسه توصیه می‌شود.

با آنا گاوالدا بیشتر آشنا شویم

آنا گاوالدا یکی از معروف‌ترین نویسندگان فرانسوی در ایران است. داستان های او سرشار از احساسات ناب، شناخت دقیق از فرهنگ های مختلف و تفکر عمیق هستند که خوانندگانی از سراسر جهان برای او به دنبال آورده است. به دلیل این محبوبیت سایر آثار او به زبان فارسی نیز ترجمه شده‌اند که از آن‌ها می‌توان به «پسری با 35 کیلو امید»، «پس پرده»، «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» و «گریز دلپذیر» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی دوستش داشتم می‌شنویم

روز بعد برایم خیلی طولانی بود. رفتیم پیاده‌روی. به اسب‌های آموزشگاه سوارکاری نان دادیم و زمان زیادی را با آن‌ها سپری کردیم. ماریان پشت یک کره اسب سوار شد. لوسی نمی‌خواست سوار شود. احساس کردم یک کوله پشتی سنگین را حمل می‌کنم. شب نمایش داشتیم. از شانس خوب من هر شب در خانه‌ام نمایشی برپاست. برنامه‌ی آن شب: دختر کوچولویی که نمی‌خواست برود. کلی زحمت کشیده بودند تا حواسم را پرت کنند. خوب نخوابیدم. صبح روز بعد، حال و حوصله هیچ چیز را نداشتم. هوا خیلی سرد بود. دخترها یک ریز نق می‌زنند. سعی کردم ادای زن‌های غارنشین را دربیاورم تا سرگرمشان کنم: «ببینید، انسان‌های ماقبل تاریخ اینجوری شیر کاکائو درست می‌کردن. شیرجوش رو روی آتیش می‌ذاشتن. اوهوم، درسته، همینطوری… نون‌هاشون رو چطوری درست میکردن؟ آره، به همین راحتی. یه تیکه نون رو توی آتیش نگه میداشتن. اوه، مراقب باشین. زیاد نگه ندارید وگرنه یا می‌سوزه یا خشک می‌شه. خیلی خب، ‌کی دوست داره بازی غارنشین‌ها رو با من انجام بده؟»
فهرست مطالب کتاب صوتیادامه فهرستمشخصات کتاب صوتیقیمت نسخه صوتی





معرفی و دانلود کتاب صوتی دوستش داشتم | آنا گاوالدا | واوخوان