معرفی کتاب صوتی رستاخیزکتاب صوتی رستاخیز یکی از شاهکارهای مهجورماندهی لئو تولستوی، نابغهی ادبیات قرن نوزده روسیه است. در این اثر، زندگی پرماجرای اشرافزادهای به نام دمیتری نخلیودوف را پی خواهید گرفت؛ مردی سودایی که شهد زندگی را بیرحمانه میچشد و بزرگترین عواطف بشری را یکی پس از دیگری تجربه میکند…
درباره کتاب صوتی رستاخیز:
در بخشی از رمان صوتی رستاخیز چنین میشنویم: «انسانها شبیه رودخانهاند. همگی از یک عنصر ساخته شدهاند، اما گاهی باریک میشوند، گاه سریع، گاه آرام و گاه پهناور، زلال یا گلآلود، سرد یا ولرم. آدمها اینگونهاند. هریک جرثومهی کیفیتها و ویژگیهای انسانی را در خود دارد؛ گاه یک روی سکهی سرشتش و گاه روی دیگر. گاهی هم هر دو با حفظ طبیعت ضدونقیض واقعیاش، به شکلی کاملاً متفاوت با آنچه هست، جلوهگر میشوند.»
این چند سطر، نه فقط بیانگر محتوای کتاب رستاخیز (Resurrection)، بلکه بیاغراق، نمایانگر جوهرهی شخصیت لئو تولستوی (Leo Tolstoy) است؛ همان که توأمان بندهی اهریمن و اهورا بود. همان که که زندگی تکتک مخلوقات داستانیاش را، از فاسدترینِ آنها گرفته تا پارساترینشان، تمام و کمال زیسته بود؛ همان که که در عین هنرمند بودن، متفکری دقیق و جامعالاطراف بود؛ در عین مؤمن بودن، اندیشههای دجالانه داشت؛ مصلح اجتماعی بود اما زمانی بس دراز همچون هنجارشکنترینِ یاغیها زیسته بود. آری، تولستوی به راستی چون رودخانه جاری و زلال بود، و جریان پرشتاب او را، گاه هوای زلال و صفابخش هدایت میکرد، گاه تندبادی برخاسته از اعماقِ متعفن.
اگر بهترین اثر یک هنرمند، خودگویانهترین اثرش باشد، بیشک نه جنگ و صلح بهترین کار تولستوی است و نه آنا کارنینا. بلکه همین رمانی که در دست دارید، یعنی رستاخیز، برترین عنوان در کارنامهی پربار لئو تولستوی است. زیرا قهرمان کتاب رستاخیز (دمیتری نخلیودوف) شبیهترین کاراکتر به تولستوی در مجموعهی آثار این نویسنده است؛ و این شباهت، البته هم ظاهری و بیرونی، و هم باطنی و درونیست.
نخلیودوف اشرافزادهای پاکسرشت اما کموبیش سودازده است؛ شخصیتی که گویا هرگز آرام و قرار ندارد. آغاز ماجرای او زمانیست که با کاتیوشا، ندیمهی یکی از بستگانش، دیدار میکند. این دیدار دلدادگی نخلیودوف به کاتیوشا را در پی دارد. اما دقیقاً چه نوع دلدادگیای؟ عشقی پاک یا شهوتی زودگذر؟ وقایع بعدی، ظاهراً دومین گزینه را تأیید میکند. نخلیودوفِ اشرافی بیرحمانه دامنِ عفت کاتیوشای بیپناه را لکهدار میکند؛ پس از آن است که سقوط زنِ بیچاره به ورطهی فساد آغاز میشود. نخلیودوف، با بارِ گناهی چنان سنگین بر دوش، چگونه به زندگی ادامه خواهد داد؟…
در رمان رستاخیز، مسئلهی اصلی امکان بخشایش است. گفتیم که این اثر خودگویانهترین کار تولستوی است، زیرا مضامین و انگارههای مطرح در آن، تقریباً در تمام طول عمر لئو تولستوی، در ذهن و جانش جولان دادند. تولستوی نیز چون نخلیودوف، مدتها با درد بیدرمانِ وجدان دستبهگریبان بود؛ او نیز اشرافزاده بود اما از اشرافیت، بیزار. او نیز به دنبال رستاخیز بود؛ به دنبال حیاتی دوباره؛ برخاستنی باشکوه از دنیای مردگان. اما آیا توانست به آنچه میخواست برسد؟ نخلیودوف چطور؟ آیا او از میان مردگان برخاست؟ قضاوت آن بر عهدهی شما!
اقتباس از کتاب صوتی رستاخیز:
رمان رستاخیز مانند اغلب کارهای لئو تولستوی دستمایهی خلق آثار اقتباسی مختلفی در تئاتر و سینما گشته. از میان این آثار، پیشنهاد ما به شما، تماشای دو فیلم سینمایی (هر دو همنام با رمان) است: یکی ساختهی ادوارد خوزه در سال 1918، و دیگری اثرِ میخائیل شوایتسر در سال 1960.
نکوداشتهای کتاب صوتی رستاخیز:
– برجستهترین رمان تولستوی. (Independent)
– یک داستان قدرتمند. (Amazon)
کتاب صوتی رستاخیز مناسب چه کسانی است؟
مطالعهی کتاب رستاخیز را به تمام دوستداران ادبیات کلاسیک جهان توصیه میکنیم.
با لئو تولستوی بیشتر آشنا شویم:
این نویسندهی نامدار روسی در سال 1828 دیده به جهان گشود و به سال 1910 چشم از دنیا فرو بست. مهمترین کتابش، رمان عظیم «جنگ و صلح» است که موضوع عمدهی آن مقاومت جانانه و تاریخی روسها در برابر حملهی فرانسویان به رهبری ناپلئون بناپارت است. تولستوی در این داستان حماسی برخی از بهیادماندنیترین شخصیتهای ادبی تاریخ ادبیات را خلق کرده است: از جمله دو کاراکتر جذاب و پیچیده به نامهای پییر و آندرهی. دیگر اثر مهم تولستوی «آنا کارنینا»ست، که به گمان بسیاری از صاحبنظران، در کنار شاهکارهایی چون مادام بوواری و برادران کارامازوف، یکی از ده رمان برتر تاریخ به شمار میرود. از دیگر آثار تولستوی بزرگ میتوان به عناوین پیش رو اشاره داشت: «سعادت زناشویی، مرگ ایوان ایلیچ، داستان یک کوپن جعلی، رستاخیز».
جملات برگزیده کتاب صوتی رستاخیز:
– هر انسان و موجود زندهای از حق مقدس لذت بردن از بهار برخوردار است.
– ایمانهای بسیاری وجود دارد، اما روح یکی است. در من، شما و او.
– عشق قانون اساسی زندگی بشر است.
در بخشی از کتاب صوتی رستاخیز میشنویم:
سه ساله بود که مادرش بیمار شد و مدتی بعد درگذشت، و چون مادربزرگش هم مأمور نگهداری و مراقبت از گاو و گوسفندها بود و وقت نداشت به تربیت و بزرگ کردن کودک بپردازد، دو پیردختر او را پیش خودشان بردند و مراقبت و تربیتش را به عهده گرفتند.
دخترک با آن چشمهای مشکیِ شادابش که بینهایت هم سرزنده و دوستداشتنی بود، به زودی مایهی تسلای خاطر دو پیردختر شد و به زندگی سرد و بیروحشان گرما بخشید. پیردختر جوانتر، یعنی سوفی ایوانونا که باگذشتتر و دلرحمتر بود، مادر تعمیدی دخترک شد؛ اما خواهر مسنترش به نام ماریا ایوانونا، نسبت به دخترک سختگیرتر و خشکتر بود. سوفی به دخترک خواندن و نوشتن یاد میداد، تربیتش میکرد و میخواست او را دخترخواندهی خودش بکند.
معرفی و دانلود کتاب صوتی رستاخیز | لئو تولستوی | انتشارات مجید