دسته‌بندی نشده · ژوئن 1, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب صوتی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست | ارنست همینگوی | نشر ماه آوا



معرفی کتاب صوتی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیستارنست همینگوی،‌ در اولین رمان خود، کتاب صوتی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست،‌ زندگی گروهی از روشنفکران پس از جنگ جهانی اول را به تصویر می‌کشد. روایتی عجیب از نسلی که نویسنده آن‌ها را نسل گمشده می‌نامد و هنرمندانه سرخوردگی، احساسات و نگرش آن‌ها را به تصویر می‌کشد. گفتنی‌ست اثر حاضر در فهرست برترین کتاب‌های انگلیسی مجله‌ی گاردین قرار گرفته است.

درباره کتاب صوتی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست:

ارنست همینگوی کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست (Sun Also Rises) را در سال 1926 منتشر کرد. انتشار این رمان با استقبال گسترده‌ای از سوی منتقدان و مخاطبان همراه بود. به شیوه‌ای که برخی صاحب‌نظران تا مدت‌ها تلاش می‌کردند شخصیت‌های داستان همینگوی را به نحوی با افراد مهاجر معروف مرتبط سازند. اثر حاضر اولین رمان همینگوی است و یکی از مهم‌ترین آثر ادبی جهان به شمار می‌آید.

کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست قصه‌ی روشنفکران قرن بیستم است که از جنگ بازگشته‌اند. گروهی انگلیسی و آمریکایی که در کشور فرانسه اقامت گزیده‌اند و دیگران از آن‌ها با نام «نسل گم شده» یاد می‌کنند. همینگوی در کتاب حاضر ماجرای مسافرت گروهی از همین روشنفکرها را روایت می‌کند که برای مشاهده‌ی فستیوال گاوبازی به اسپانیا سفر کرده‌اند.

شخصیت اصلی داستان مردی‌ست به نام جیک بارنز؛ روزنامه‌نگاری که دل در گرو لیدی برت اشلی دارد: زنی که همسرش را در جنگ از دست داده است. جیک بارنز بر اثر زخمی که در دوران جنگ دیده، عقیم شده و حالا آواره و سرگردان در پاریس به سر می‌برد. رابرت کوهن ، قهرمان بوکس و مردی ثروتمند از دیگر اعضای نسل گم‌ شده هستند. داستان از زبان جیک روایت می‌شود.

گفتنی‌ست همینگوی در جنگ جهانی اول در صلیب سرخ مشغول به کار شد. تجاربی که او در این زمان به دست آورد، منبع الهام او در نگارش معروف‌ترین رمان‌هایش قرار گرفت. کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست نیز در زمره‌ی همین آثار قرار می‌گیرد. او این اثر را در سال 1926 منتشر کرده است. این رمان از زمان انتشار تا کنون مورد تحسین منتقدان قرار گرفته، به زبان‌های گوناگون ترجمه شده و در ایران نیز بارها تجدید چاپ شده است. همچنین این کتاب در فهرست برترین رمان‌های انگلیسی زبان مجله‌ی گاردین قرار دارد.

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست:

فیلمی به به کارگردانی هنری کینگ با اقتباس از کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست در سال 1957 ساخته شده است.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست:

– از پرفروش‌ترین و مهم‌ترین آثار ارنست همینگوی
– در فهرست 1001 رمانی که باید پیش از مرگ بخوانید
– جزو برترین رمان‌های انگلیسی به انتخاب مجله گاردین
– از پرفروش‌ترین کتاب‌ها به نقل از نیویورک‌تایمز (این اثر از سال 1926 تا 1983 هر سال تجدید چاپ شده است.)

نکوداشت‌های کتاب صوتی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست:

– با نگارشی ظریف و استادانه (New Yorker)
– یکی از بهترین و قاعده‌مندترین آثار خلق شده توسط این نسل. (New York World)
– باشکوه. (New York Times)

کتاب صوتی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست مناسب چه کسانی است؟

اگر به ادبیات کلاسیک علاقه‌مند هستید، کتاب صوتی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست برای شماست.

با ارنست همینگوی بیشتر آشنا شویم:

ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) در سال 1899 در شیکاگو متولد شد. او زندگی پرماجرایی را از سر گذراند و در جنگ جهانی اول و جنگ داخلی اسپانیا به عنوان سرباز و خبرنگار حضور داشت. جالب است بدانید او در ماجراجویی‌های مختلفش با شخصیت‌های‌ سیاسی مشهوری از جمله فیدل کاسترو دیدار کرد و از محبوبیت بسیاری میان مردم و خوانندگانش برخوردار بود.

ارنست همینگوی به دلیل مهارت در توصیف، بیان موجز و همچنین انسجام متن در میان خوانندگان شهرت دارد و به این دلیل بود که لقب پدر ادبیات مدرن را از منتقدان ادبی دریافت کرد. تمام آثار همینگوی شهرتی جهانی دارند اما معروف‌ترین آن‌ها، کتاب «پیرمرد و دریا» است که برای او جایزه نوبل ادبیات و پولیتزر را به ارمغان آورد.

لازم به ذکر است بسیاری از کتاب‌های این نویسنده معاصر به زبان فارسی ترجمه شده‌اند که از آن‌ها می‌توان به «وداع با اسلحه»، «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند»، «گربه زیر باران» و «برف‌های کلیمانجارو» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست می‌شنویم:

صبح همه چیز تمام شد. نزدیک ساعت نه بیدار شدم، حمام کردم و لباس پوشیدم و رفتم پایین. میدان خالی بود و هیچ کس توی خیابان پیدا نمی‌شد. چند بچه مشغول جمع‌آوری چوب فشفشه‌ها بودند.

همه جا خلوت بود. کافه‌ها را تازه باز می‌کردند و پیشخدمت‌ها صندلی‌های راحت حصیری سفید را دور میزهای مرمری در سایه‌ی آلاچیق‌های پیاده‌روها می‌چیدند. پیاده‌روها را آب و جارو می‌کردند.

روی یکی از صندلی‌های حصیری نشستم و آسوده به آن تکیه دادم. پیشخدمت هیچ عجله‌ای نشان نمی‌داد. اعلان‌های حرکت قطارهای فوق‌العاده هنوز روی ستون‌ها بودند. پیشخدمت لباسی آبی داشت و با سطل آب و دستمال کهنه‌ای در دست بیرون آمد و افتاد به پاک کردن دیوارها از آگهی‌ها.





معرفی و دانلود کتاب صوتی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست | ارنست همینگوی | نشر ماه آوا