معرفی کتاب صوتی میرزابزرگ علوی در سالهای آخر دههی چهل به آلمان مهاجرت کرد و در طول پانزده سال نخست اقامت خود در آلمان کتاب صوتی میرزا را نوشت. او در این مجموعه داستان، قصههایی از سرخوردگی آدمهای دور از وطن را روایت میکند.
دربارهی کتاب صوتی میرزا:
بزرگ علوی در کنار صادق چوبک و صادق هدایت، مثلث نسل اول ادبیات مدرن ایران را تشکیل میدهند. بزرگ علوی به پرداخت سویههای اجتماعی و سیاسی در کارهایش شهرت دارد. اما بزرگترین ویژگی جهانبینی ادبی او، ایجاد مرز ظریفی میان بازنمایی رخدادهای سیاسی و پرداخت به درونیات آدمهای آثارش است.
بزرگ علوی پس از مهاجرت به آلمان مجموعه داستان میرزا را نوشت که در آن به سرنوشت زندانیان سیاسیای که مجبور به فرار شدهاند و تمام کسانی که تن به تبعید خودخواسته دادهاند اشاره میکند. او راوی سرگشتگی و حسرت انسانهایی است که رویاهای بزرگی در ابعاد سیاسی در سر داشتهاند و حالا تنها و دور افتاده از جریانات اصلی اجتماعی کشورشان، در حال گذران زندگی هستند.
کتاب صوتی میرزا شامل شش داستان کوتاه است. «آب» نام اولین داستان این مجموعه است. در این داستان، غریبهای کنار جاده در حال احتضار است و شخصیت اصلی قصه تلاش میکند برای او آب بیاورد. این روایت در زیرمتن خود به زیبایی ناامیدی و سرخوردگی راوی از جهان پیرامونش را بازنمایی میکند.
داستان دوم «میرزا» نام دارد که برخی از منتقدان میگویند شبیه به یک خودزندگینگاری از برههای کوچک از زندگی نویسنده است. در این داستان میرزا فردی است که کمکرسان پناهندگان سیاسی است برای یافتن خانوادههایشان و بهبود اوضاع زندگیشان. این موقعیت برای خود نویسنده نیز در همان سالهای نخست مهاجرت اتفاق افتاده بود.
«احصن القصص»، «دربدر»، «یکه و تنها» و «وبا» دیگر داستانهای این مجموعهی درخشان هستند و هر کدام مملو از لایههای اجتماعی است که از زوایایی گوناگون در بطن داستان حضور دارند، و آینهای است از ناکامیها و تلاشهای بیهوده انسانها. به علاوه نویسنده در کتاب میرزا نیز از سبک رئالیسم اجتماعی پیروی کرده است.
کتاب صوتی میرزا مناسب چه کسانی است:
تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی معاصر ایران، دوستداران داستانهای اجتماعی و به طور کلی طرفداران ادبیات کشورمان از شنیدن این کتاب صوتی لذت فراوانی میبرند.
با بزرگ علوی بیشتر آشنا شویم:
سید مجتبی آقا بزرگ علوی، مشهور به بزرگ علوی یکی از مهمترین چهرههای ادبیات معاصر ایران است. فعالیتهای او در زمینهی نویسندگی شامل نگارش رمان، داستان، ترجمه، نقد و روزنامهنگاری بود. وی مانند بسیاری از نویسندگان همدورهی خود در کنار کار ادبی به فعالیتهای سیاسی مشغول بود و مرزی میان ادبیات و سیاست قائل نبود.
بزرگ علوی به دلیل گرایشهای سیاسی چپگرایانهاش و عضویت در حزب توده بارها در زندان حکومت به بند افتاد. اولینبار در سال 1316 به همراه گروه پنجاه و سه نفر دستگیر شد و تا سال 1320 در زندان به سر برد. علوی وقایع این روزها را در کتاب پنجاه و سه نفر روایت کرده است.
«چشمهایش»، «چمدان»، «گیلهمرد»، «سالاریها» و «ورقپارههای زندان» تعدادی از آثار او هستند.
در بخشی از کتاب صوتی میرزا میشنویم:
نزدیک ساعت ده بود که مهری زنگ پانسیون دوریان را زد و صاحبخانه او را به سالن راهنمایی کرد. این دفعه قلابدوزی رشتی نظرش را جلب نکرد و نه خرت و خورتهایی که مسافرین از تمام دنیا همراه آورده بودند. دلش تپتپ میکرد. نه از این جهت که حالا بایست رازهای زندگی خودش و مادرش را برای آدم غریبی که تا به حال او را ندیده فاش کند، بلکه بیشتر به این دلیل که میترسید مبادا نتواند صداقت و صمیمیت مادرش را که شانزده سال تمام خفتی را تحمل کرده بود بیان کند. شانزده سال تمام لب نگشوده بود. به خود مهری اگر چند ماه پیش میگفتند که مادرش قبل از آنکه زن پدرش بشود همخوابهی مرد دیگری بوده است، این را دشنام و ملامت تلقی میکرد. حالا از کجا بداند، این مرد که اکنون جلوی او سبز خواهد شد همین تصور را نداشته باشد. برای اینکه به تتهپته نیفتد، هر لحظه لبانش را با آب دهانش تر میکرد، به تصور اینکه به خود جرأت بدهد.
یکی دو دقیقه بیشتر این انتظار طول نکشید. افکار و خیالات چند ماه اخیر که اکنون یک جا طغیان میکردند، زمان را به نظر او به درازا میکشاندند. از دیشب تا به حال که از ناپدریش -ناپدری، این کلمه را مزه مزه میکرد، از آن بدش میآمد. پدری که او را از جان بیشتر دوست داشت حالا ناپدریش شده است- از دیشب که از ناپدریش شنید که میرزا او را خواهد پذیرفت، تا به حال برای خودش مقدمهچینی کرده بود که چگونه فتح باب کند و چگونه برای او سرنوشت مادرش را شرح دهد.