دسته‌بندی نشده · مارس 8, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب صوتی پیش از آنکه باران ببارد | کمیل دی مایو | آوانامه



معرفی کتاب صوتی پیش از آنکه باران بباردکمیل دی مایو در کتاب صوتی پیش از آنکه باران ببارد داستان زندگانی دلا را بیان می‌کند که بیش از نیمی از عمر خود را در زندان گذرانده است. او خواهرش یولا را به قتل رسانده و هیچ‌کس از چرایی آن باخبر نیست. اما سرانجام پس از سال‌های طولانی تصمیم می‌گیرد تا راز مرگ خواهرش را برملا کند. این رمان که به قلم نویسنده‌ای با آثار پرفروش نوشته شده است، راوی داستانی معمایی و عاشقانه برای شماست.

دربارۀ کتاب صوتی پیش از آنکه باران ببارد:

راز و رموز دنیا بر ما معلوم نیست. شاید در طول عمرمان تنها به چندتای آن پی ببریم. شاید آن‌قدر زنده نمانیم که شاهد برملاشدن راز سرنوشت‌آدم‌های دیگر باشیم. دلا و یولا تروخیو، خواهرانی که هر روز یکشنبه با صدای خوش خود مردم را به کلیساها می‌کشاندند، سرنوشت عجیبی داشتند. داستان سرنوشت آنان یکی از آن رازهایی بود که برملاشدنش هفتاد سال طول کشید و وقتی گرهش را گشودند، زندگی انسان‌های دیگری را نیز تحت‌تأثیر قرار داد…

یکی از شیوه‌هایی که نویسندگان برای بیان داستانشان به کار می‌برند، استفاده از تکنیک بازگشت به عقب است. کتاب صوتی پیش از آنکه باران ببارد (Before the Rain Falls) نیز بر اساس همین قاعده پیش می‌رود.

برهمین اساس کمیل دی مایو (Camille Di Maio) با مهارت بسیار خود در جهان‌سازی و شخصیت‌پردازی، داستان را با سه شخصیت اصلی و در دو زمان متفاوت پیش می‌برد. با همراهی‌کردن این سه شخصیت و وقت‌گذراندن در این دو زمان حال و گذشته است که گره داستان باز می‌شود و ما به اصل و حقیقت چرایی مرگ یولا پی می‌بریم.

او با توصیف زندگی سه شخصیت به‌شیوه‌ای جذاب، تأثیر اعمال گذشته بر اتفاقات آینده را به تصویر می‌کشد:

اولین آن‌ها زندگانی خواهران دلا و یولا تروخیو است.

در دومی بخش ما شاهد وصف وضعیت اسفبار شغلی خبرنگاری به نام مایک اندرز هستیم که به‌اندازۀ سر مویی با اخراج‌شدن فاصله دارد.

تابلوی سوم این داستان نیز سرگذشت پزشکی به نام پالوما وگای است که شغل خوبی برای خودش دست‌وپا کرده، اما مجبور است به خانه برگردد تا مراقب مادربزرگ و خواهر نوجوانش باشد.

از میان این سه داستان، این تنها داستان خواهران تروخیو است که در زمان گذشته، یعنی دهۀ چهل، روایت می‌شود. باقی افراد این کتاب در اکنون حضور دارند. با این حال زمانیکه دلا پس از آزاد شدنش از زندان، تصمیم می‌گیرد علت قتل خواهرش را برملا کند، به زمان حال می‌رسیم که خود او نیز وضعیت جدیدش را «روزهای حقیقت» می‌نامد؛ چراکه دیگر قرار است پرده از رازهای کهنه بردارد و حقیقت را آشکار سازد.

البته نویسنده پیش از آنکه بخواهد به داستان روزهای حقیقت بپردازد، ترجیح می‌دهد تا تصویری کلی از زمان و مکان این سه شخصیت اصلی ارائه کند. آنچه در آغاز کتاب می‌بینیم، ارائۀ سه تصویر کلی توسط نویسنده است. او با این روش خواننده را به دل داستان کتاب پیش از آنکه باران ببارد می‌برد. اولین صحنه مربوط به محاکمۀ دلا است و دومین آن‌ها تصویری کلی از مکالمۀ مایک اندرز با رئیسش است. او مایک را به کار کردن بر روی این پروندۀ قدیمی و رمزگشایی از ماجرای قتل یولا تشویق می‌کند. توصیف آخز نیز خلاصه‌ای از وضعیت خانۀ ملال‌آور مادربزرگِ پالوما وگای است.

در انتها ذکر این نکته ضرورییست که یکی از شیوه‌هایی که با کمک آن می‌توان داستان را بهتر فهمید و حتی آن را بهتر نقد کرد، توجه به نظرات خوانندگان کتاب است. آنچه جالب‌توجه است این است که خوانندگان رمان پیش از آنکه باران ببارد اکثرا بر جذابیت داستان، کشش آن و تأثیرگذاری‌اش اتفاق ‌نظر داشتند. آن‌ها معتقد بودند که چرایی این قتل تا آنجا که نویسنده خود گرهش را نگشوده، برایشان پنهان بوده است؛ بنابراین می‌توانیم بگوییم که در کنار داستانی عاشقانه، نویسنده روایتی معمایی و هیجان‌انگیز در اختیار خواننده‌اش می‌‌گذارد.

کتاب صوتی پیش از آنکه باران ببارد به چه‌کسانی پیشنهاد می‌شود:

اگر از طرفداران داستان‌های عاشقانه، معمایی و تاریخی هستید، کتاب صوتی پیش از آنکه باران ببارد انتخاب خوبی برای شما است.

با کمیل دی مایو بیشتر آشنا شویم:

کمیل دی مایو یکی از نویسندگانی است که به محوریت ‌داشتن زنان در آثارش توجه بسیاری می‌کند و حتی خود او همیشه آرزوی نویسنده شدن را در سر داشت و سرانجام توانست با انتشار نخستین رمانش، یعنی «خاطرۀ ما» به این رؤیا تحقق ببخشد. او هم‌اکنون مدیر یک بنگاه معاملات املاک موفق و معتبر است.

در بخش‌هایی از کتاب صوتی پیش از آنکه باران ببارد می‌شنویم:

یولا لی. پالوما داستان‌ها را‌درحقیقت افسانه‌ها را- از ماجرای قتل به‌خاطر آورد. شنیده بود که دلا لی بعد از این‌همه سال به‌تازگی از زندان آزاد شده است. باید حسابی پیر شده باشد. باید از آبوالا درباره‌اش می‌پرسید.

ولی لازم بود اول دربارۀ مرسدس صحبت کنند. حتماً راهی برای برقراری ارتباط با خواهرش وجود داشت. شاید آبوالا جواب را می‌دانست. شیر را در کتری ریخت و گاز را روشن کرد. آماده که شد دو لیوان را پر کرد. اگر درست یادش باشد لیوان‌ها را از فروشگاه فلی خریده بودند. سر میز کنار آبوالا نشست.

همین‌که پالوما لیوان را جلوی مادربزرگش گذاشت او گفت: «بالاخره با این‌همه موسیقی که گوش می‌کنه شنوایی‌ش رو از دست می‌ده.»

پالوما انگشتانش را روی رومیزی وینیل کشید، برگ‌های سبز روی زمینه‌ای خالی پراکنده بودند و سوراخی لایۀ نخی محکم رومیزی را نشان می‌داد. «ممکنه آبوالا، اما وقتی بهش گفتم گوش نداد. حتی به اون یک مقاله دربارۀ این موضوع نشون دادم.»

«نمی‌دونم کجا اشتباه کردم میجا. برای دختر خودم زیادی سخت‌گیری می‌کردم و دیدی که آخرش چی شد. بنابراین با مرسدس ملایم‌تر رفتار کردم. خیلی سخت نگرفتم. ولی فرقی نکرد. اگه دو پنی هم داشت می‌زد به جاده، درست مثل پدر و مادرش. یک‌دنده‌ست.»





معرفی و دانلود کتاب صوتی پیش از آنکه باران ببارد | کمیل دی مایو | آوانامه