دسته‌بندی نشده · جولای 9, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب فریای هفت جزیره | جوزف کنراد | انتشارات بیدگل



معرفی کتاب فریای هفت جزیرهروایت عشقی طوفانی از جوزف کنراد، نویسنده‌ای دریانورد که به لطف پیشه‌ی خود، داستان‌های بی‌شماری از سراسر دنیا را شنیده و دیده بود. کتاب فریای هفت جزیره قصه رقابت دو مرد برای تصاحب زنی زیباست. این اثر با صحنه‌هایی دل‌انگیز شما را به سرزمین‌های دور می‌برد و در نهایت با پایانی غیرمنتظره، شما را غافلگیر می‌کند…

کتاب فریای هفت جزیره

زن زیبایی که در خانه‌ای ساحلی زندگی می‌کند و با زیبایی خود دریانوردان بسیاری را به گرداب عشق کشانده را چه باید نامید؟ اگر این کار دشوار را از فردی بخواهید که خود طعم شوری دریا را چشیده و روزهای بسیاری را سوار بر موج‌های خروشان گذرانده، قطعا پاسخ می‌دهد: فریا، نام خدابانوی باروری، جنگ و عشق اساطیر اسکاندیناوی. جوزف کنراد، نویسنده‌ای که به دلیل توجه‌اش به تجربیات عمیق انسانی از نژادپرستی و نابرابری شهرت دارد در کتاب فریای هفت جزیره قلم را برای به تصویر کشیدن عشق در دست گرفته و الحق که مانند سایر شاهکارهایش، باز هم ما را با صراحت و مهارتش در خلق روایت‌هایی آشنا اما منحصربه‌فرد انگشت به دهان باقی می‌گذارد.

رمان فریای هفت جزیره از انگشت‌شمار داستان‌های عاشقانه‌ای است که کنراد در تمام سال‌های نویسندگی خود تالیف کرد با اینحال یکی از بهترین آثار این حوزه به شمار می‌رود. این کتاب روایت دختری به نام فریاست که با پدرش -کاپیتانی بازنشسته- در شهری ساحلی زندگی می‌کند. او علاوه بر زیبایی، باهوش و زیرک و مانند تمام دخترانی که از زیبایی خود آگاهند، مغرور است.

تجربه مرگ مادر در سن کم، زیستن با پدری دریانورد و مشاهده مردان دریا به فریا سرسختی خاصی هدیه داده که ترکیب آن با دلربایی، عاشقانی است که تنها برای دیدن او خطر طوفان‌های سخت را به جان می‌خرند. اما شوربختانه از میان صف طولانی دلدادگان، او خاطرخواه مردی می‌شود که پدرش علاقه‌ای به او ندارد. کتاب فریای هفت جزیره می‌تواند در این نقطه با یک پایان شاد یا غمبار کلیشه‌ای تمام شود، اما جوزف کنراد ضلع سومی به ماجرای عاشقانه آن‌ها اضافه می‌کند که نه تنها شیدایی، بلکه انتقام را هم در دل دارد…

کتاب فریای هفت جزیره مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به ادبیات داستانی انگلیسی‌زبان و دوست‌داران داستان‌هایی با تم عاشقانه دو گروه از مخاطبینی‌اند که شیفته‌ی کتاب‌ فریای هفت جزیره از جوزف کنراد خواهند شد.

با جوزف کنراد بیشتر آشنا شویم

جوزف کنراد (Joseph Conrad) نویسنده لهستانی-بریتانیایی است. او در شهری به دنیا آمد که جزء امپراطوری روسیه به شمار می‌رفت، با این وجود به دلیل اصالت و تربیت خود زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و لهستانی را نیز فراگرفت. پدر کنراد به دلیل فعالیت‌های ضدتزار خود تبعید و به دلیل بیماری درگذشت اما دغدغه اجتماعی و سیاسی را برای فرزندش به یادگار گذاشت تا او در طول سال‌های دریانوردی، نگاهی متفاوت نسبت به مشاهداتش در هند غربی، کنگو، استرالیا و آمریکای جنوبی پیدا کند و سال ها بعد، به نوشته‌هایش عمق و معنا ببخشد.

جوزف کنراد بعد از استقرار در انگلیس، شروع به نوشتن کرد. از آثار او که به فارسی ترجمه شده‌اند می‌توان به «جوانی، مرز سایه، کاکاسیاه و طوفان دریا» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب فریای هفت‌جزیره می‌خوانیم

نلسون پیر خیلی زود برای استراحت شبانه به اتاقش برگشت تا خودش را با دفاتر حساب‌وکتابش سرگرم کند. ما دوتا یکی‌دو ساعتِ دیگر در ایوان ماندیم، ولی جز چند جملهٔ سرسری دربارهٔ موضوعات بی‌اهمیت حرف دیگری نزدیم. انگار بحث طولانی آن روز دربارهٔ آن موضوع مهم هردوی‌ ما را خسته کرده بود. اما انگار هنوز حرف نگفته‌ای مانده بود که باید با یک دوست در میانش می‌گذاشت. ولی چیزی نگفت. در سکوت از هم جدا شدیم. شاید به درایت مردانهٔ من اعتماد نداشت، شاید… آه، فریا!

از راه سراشیبی منتهی به بارانداز که می‌گذشتم، لابه‌لای سایه‌های بوته‌ها و تخته‌سنگ‌ها با پرهیب زنانه‌ای مواجه شدم که اولش مرا ترساند. ناگهان از پشت تکه‌سنگی سر راهم سبز شد. اما در آنی به ذهنم رسید که نباید کسی جز خدمتکار فریا، دختر دورگهٔ پرتغالی‌ – مالاکایی، باشد. همیشه دور و بر خانه می‌دیدی‌اش با صورتی سبزه و دندان‌های سفید برّاق. گاهی وقت‌های بیکاری که زیر سایهٔ درختان میوه می‌نشست و طره‌های پرکلاغی بلندش را شانه می‌زد و می‌بافت، از دور تماشایش می‌کردم.

ظاهراً تنها مشغولیت وقت‌های بیکاری‌اش بود. اغلب سری برای هم تکان می‌دادیم و لبخندی به‌هم می‌زدیم، گاهی هم چند کلامی بینمان ردوبدل می‌شد. موجود قشنگی بود. یک‌بار هم دیدم با رضایت‌خاطر  پشت‌سر هیمسکرک شکلک‌های بامزه‌ درمی‌آورد. شنیده بودم (از جاسپر) که او در واقع ندیمهٔ شخصی فریا بوده و قرار بود او را در مسیر ازدواج غیرمعمولش و خوشبختی «ابدیِ» پس از آن همراهی کند. برایم سؤال بود که چرا باید آن موقع شب نزدیک خور پرسه بزند، مگر اینکه قرارومدار عاشقانه‌ای در کار باشد. اما تا آنجا که خبر داشتم در میان ساکنان هفت جزیره کسی مناسبِ او نبود. یکدفعه به ذهنم رسید شاید این خود من باشم که او انتظارش را می‌کشید.





معرفی و دانلود کتاب فریای هفت جزیره | جوزف کنراد | انتشارات بیدگل