دسته‌بندی نشده · می 14, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ | جویس کارول اوتس



معرفی کتاب لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگگاهی وقتی هیچ‌کس انتظارش را ندارد، یک پاندمی جهانی را سوگوار از دست‌ رفتن انسان‌ها می‌کند. کتاب لنگرگاهی در شن روان مجموعه‌ جستارها و خاطره‌نگاری‌هایی‌ست که الهام شوشتری زاده از تجربۀ چیماماندا انگزی آدیچی، راینر ماریا ریلکه، جوان دیدیون، الکساندر همن، رالف والدو اِمِرسون، و جویس کارول اوتس در مواجهه با مرگ عزیزانشان و سوگ فقدان آن‌ها گردآوری و ترجمه کرده است.

درباره کتاب لنگرگاهی در شن روان:

طی چند سال اخیر و درگیری تمام جهان با پاندمی کووید19، همه به نوعی مفهوم مرگ و سوگ را لمس کرده‌ایم؛ حتی اگر عزیزی را از دست نداده باشیم. از دست رفتن میلیون‌ها انسان به‌واسطۀ ویروسی که منشأ پیدایشش کماکان در هاله‌ای از ابهام است، آسیب جبران‌ناپذیری به روح و روان بشریت وارد کرد.

آنچه کتاب لنگرگاهی در شن روان در اختیار شما می‌گذارد، تجربۀ شش نویسنده از سوگ و فقدان عزیزانشان در قالب خاطره، جستار، و نامه‌نگاری است. در اولین بخش، چیماماندا انگزی آدیچی از تجربۀ متفاوتش در سوگواری بعد از مرگ پدرش با ویروس کووید19 می‌گوید. از روزهایی که امکان برگزاری مراسم برای عزاداری جمعی از او سلب شده بود. بخش دوم شامل گزیده‌ای از نامه‌های راینر ماریا ریلکه به دوستانش است که در آنها از تجربۀ سوگ پس از مرگ می‌گوید. بخش سوم، جستاری را از جوان دیدیون داریم که در غم نبود شوهرش آن را نگاشته و در نیویورک تایمز هم منتشر شده و شما اولین ترجمۀ فارسی از آن را در این اثر می‌خوانید. در بخش چهارم با تجربۀ الکساندر همن از مرگ دخترش ایزابل مواجه خواهید شد که نسخۀ مختصر آن را در نیویورکر و نسخۀ طولانی‌اش را در کتاب خودش منتشر کرده و شما نسخۀ کتابی را مطالعه می‌کنید. رالف والدو امرسون جستاری طولانی از تجربۀ سوگ دارد که آن را پس از مدت‌ها ژرف‌اندیشی دربارۀ مرگ پسر کوچکش نوشته است. انگار همین مصیبت نگاه فلسفی امرسون به دنیا و زندگی را دستخوش تغییری دائمی کرده است. این جستار را در بخش پنجم کتاب خواهید دید.

کتاب در نهایت با خرده‌روایت‌هایی از خاطرات جویس کارول اوتس دربارۀ مواجهه با سوگ شوهرش به پایان می‌رسد. او تمام این روایات را در کتابی با نام «قصۀ بیوه‌زن» منتشر کرده است که هنوز به فارسی ترجمه نشده. الهام شوشتری زاده با گردآوری، ترجمه، و انتشار تجارب این نویسندگان بزرگ در مواجهه با مرگ و سوگواری این امکان را به شما می‌دهد که هنگام رویارویی با تجربۀ مشترک، بهتر بتوانید با عواطف خود در تماس باشید و از آنها به‌عنوان الگویی برای گذشتن از مراحل سوگواری استفاده کنید.

کتاب لنگرگاهی در شن روان مناسب چه کسانی است؟

اگر به مطالعۀ جستار و متون مرتبط با مرگ علاقه‌مندید، کتاب لنگرگاهی در شن روان را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

نویسندگان کتاب لنگرگاهی در شن روان را بیشتر بشناسیم:

چیماماندا انگزی آدیچی (Chimamanda Ngozi Adichie) رمان‌نویس و نویسنده‌ی نیجریه‌ایست. آدیچی فارغ‌التحصیل رشته داروسازی از دانشگاه نیجریه است. او در سال 2003 از دانشگاه هاپکینز مدرک کارشناسی ارشد نویسندگی خود را گرفت و در سال 2008 موفق شد در رشته مطالعات آفریقا از دانشگاه ییل فارغ‌التحصیل شود.

جویس کارول اوتس (Joyce Carol Oates) نویسنده و شاعر آمریکایی است. او تاکنون بیش از 80 جلد کتاب در قالب‌های گوناگون ادبی منتشر کرده و توانسته در طول دوران حرفه‌ای خود برنده جایزه ملی ادبیات و جایزه منتقدان آمریکا شود و در فهرست دریافت جایزه پولیتزر قرار بگیرد.

راینر ماریا ریلکه (Rainer Maria Rilke) از شاخص‌ترین شاعران قرن بیستم است. ریلکه در دوران جنگ جهانی اول به ارتش پیوست. او در وین مجبور شد آموزش نظامی دشواری ببیند و در نتیجه جنگ‌های متعدد، حرفه شاعری را به کلی رها کرد.

جوان دیدیون (Joan Didion) روزنامه‌نگار و نویسنده آمریکایی و زاده کالیفرنیاست. او موفق شد در دانشگاه کالیفرنیا رشته ادبیات انگلیسی را بخواند و جایزه مقاله‌نویسی پاریس را در آخرین سال تحصیلش به دست آورد. بعدها به واسطه این جایزه در مجله Vogue به عنوان دستیار واحد تحقیق مشغول کار شد. او طی فعالیت هفت‌ساله‌اش در Vogue، به جایگاه بالاتری رسید و به عنوان نویسنده و روزنامه‌نگاری برجسته مطرح شد.

الکساندر همن (Aleksandar Hemon) نویسنده بوسنیایی-آمریکایی و برنده جایزه ادبی مک‌آرتور است.

رالف والدو امرسون (Ralph Waldo Emerson) فیلسوف و نویسنده آمریکایی بود. او را رهبر تعالی‌گرایی آمریکایی می‌دانند. امرسون پس از مرگ همسرش راهی اروپا شد و با فلاسفه و نویسندگان و شاعران برجسته اروپایی همچون توماس کارلایل، وردزورث و تیلور کالریج آشنا گردید. او در این سفر، پیرامون ایده‌آلیسم آلمانی و فلسفه هندی تحقیقاتی به‌ عمل آورد که در نگارش‌های بعدی‌اش موثر بود.

در بخشی از کتاب لنگرگاهی در شن روان می‌خوانیم:

روز 28 مارس، خاله‌ی محبوبم کارولین که از مادرم کوچک‌تر بود ناگهان در اثر آنوریسم مغزی مرد؛ در بیمارستانی انگلیسی که به خاطر کرونا قرنطینه‌‌اش کرده بودند. زن سرزنده‌ای بود. غم گیج‌مان کرده بود. کرونا احتمال مرگ، عمومیت مردن، را به ما نزدیک‌تر کرده بود اما حسِ فریبنده‌ای از قدرتِ تعیینِ سرنوشت هم وجود داشت؛ این‌که اگر در خانه بمانی و دست‌هایت را بشویی در امانی. با مرگ خاله‌ این توهم به باد رفت. هر کاری می‌کردی، مرگ می‌توانست سراغت بیاید. همان‌طور که سراغ او رفته بود؛ یک لحظه خوبِ خوب بود و لحظه‌ی بعد، سردرد خیلی بدی داشت و بعدش مرد. روزگاری تیره‌وتار، بی‌رحمانه تیره‌وتار‌تر شد. پیش از این‌که به دنیا بیایم، خاله چندین سال با پدر و مادرم زندگی کرده بود و برای خواهرهایم بیشتر حکم خواهر بزرگ‌تر را داشت تا خاله. حالا یادم می‌آید که پدرم می‌گفت مرگ خاله «تکان‌دهنده» بود و توی صدایش هم رد این تکان‌ شنیده می‌شد. به این فکر می‌کنم که روزگارِ بدسرشت چه نقشه‌‌ها برایمان کشید. ماه ژوئن بابا مرد و یک ماه بعد، روز اول ژوئیه، عمه ربکا هم که تنها خواهرش بود، دلشکسته از مرگ برادری که هر روز با او حرف می‌زد، از دنیا رفت. در همان بیمارستانی که بابا مرده بود. یک‌جور فرسایش، یک‌جور سیلاب بنیان‌کن، خانواده‌مان را برای همیشه زیرورو کرده بود. انگار فقدانْ زندگی را مثل یک تکه کاغذ، نازک می‌کند.
فهرست مطالب کتابیادداشت‌های سوگ
چیماماندا انگزی آدیچی
درنگِ تاریک
راینر ماریا ریلکه
پس از زندگی
جوان دیدیون
آکواریوم
الکساندر همن
تجربه
رالف
والدو اِمِرسون
قصه‌ی بیوه‌زن
جویس کرول اوتس





معرفی و دانلود کتاب لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ | جویس کارول اوتس