دسته‌بندی نشده · آوریل 13, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب مگنس چیس و اساطیر آسگارد | ریک ریوردان | انتشارات پرتقال



معرفی کتاب مگنس چیس و اساطیر آسگاردبه دنیای اساطیر نورس خوش آمدید! ریک ریوردان، نویسنده پرفروش نیویورک‌تایمز در کتاب مگنس چیس و اساطیر آسگارد سرنوشت پسری بی‌خانمان را با افسانه‌های اسکاندیناوی گره زده که نتیجه‌ آن داستانی خواندنی شده است. مگنس، قهرمان این قصه ناخواسته به سرزمین والهالا برده می‌شود و در آنجا اتفاقات هیجان‌انگیزی را از سر می‌گذراند … . این اثر در سال 2015 جایزه کتاب منتخب کودک و نوجوان گودریدز را به دست آورد.

درباره مجموعه مگنس چیس و اساطیر آسگارد:

داستانی هیجان‌انگیز، فانتزی و البته کمی خنده‌دار. مجموعه مگنس چیس و خدایان آسگارد (Magnus Chase and the Gods of Asgard) یکی دیگر از آثار ریک ریوردان با موضوع اسطوره‌های ملل است. ریوردان این بار به سراغ افسانه‌های مردم اسکاندیناوی رفته و دنیای خیالی خود را بر پایه اسطوره‌های نورس بنا کرده است.

به دلیل موج آثار سینمایی ابرقهرمانی که در سال‌های اخیر به راه افتاده احتمالا اسم آسگارد (محل زندگی خدایان اسکاندیناوی) برای افراد بسیاری آشناست، اما مجموعه مگنس چیس و خدایان آسگارد چیزی فراتر از بیان داستان‌های قدیمی است. ریک ریوردان دنیای مدرن را به روشی جالب با اساطیر نورس گره زده: مگنس چیس پسری تنها است که در خیابان زندگی می‌کند. در روزهای نزدیک به تولد شانزده سالگی‌اش متوجه می‌شود که گروهی غریبه در جستجوی او هستند و در تعقیب و گریزهای فراوان جانش را از دست می‌دهد. اما این پایان داستان نیست، مگنس چشمانش را در والهالا باز می‌کند، دنیای بعد از مرگ مردم اسکاندیناوی که به جنگجویان و سلحشوران تعلق دارد و در آن جا با خدایانی مانند ثور و لوکی ملاقات می‌کند…

تا به امروز سه جلد از مجموعه مگنس چیس و خدایان آسگارد منتشر شده است: شمشیر تابستان (این کتاب در زبان فارسی به نام اصلی مجموعه شناخته می‌شود)، چکش تور و کشتی مردگان. ریک ریوردان با شوخ‌طبعی خاص خود و دانش بالایش از جهان اسطوره‌ها، داستانی جذاب خلق کرده که توجه هر خواننده فانتزی‌پسند را جلب می‌کند و مطالعه آن لحظات شاد و سرگرم کننده‌ای برای شما رقم می‌زند.

موضوع کتاب مگنس چیس و اساطیر آسگارد:

مگنس چیس بیشتر از هر نوجوان دیگری طعم سختی و ناملایمات زندگی را چشیده است. بعد از روزی که مادرش را از دست داد، او روزهایش را در خیابان‌های بوستون به شب می‌رساند. هوش و ذکاوت مگنس تنها دارایی اوست اما با موقعیت‌های خطرناک و البته طنزآمیزی که ریک ریوردان در کتاب مگنس چیس و خدایان آسگارد (Magnus Chase and the Gods of Asgard) برای قهرمانش خلق می‌کند، او خیلی زود متوجه می‌شود این توانایی برای نجات از دردسر کافی نیست.

در یک روز عادی در شهر بوستون، مگنس آگهی‌هایی عجیب با عکس خودش را می‌بیند که در سطح شهر پخش شده‌اند. گروهی که هویت آن‌ها برای مگنس ناشناخته است برای یافتن او جایزه تعیین کرده‌اند و دیگر هیچ مکانی برای پنهان شدن امن نیست. مگنس در جریان فرار از این تعقیب‌کنندگان ترسناک، با دایی‌اش راندولف که مدت‌ها از او بی‌خبر بوده برخورد می‌کند. مگنس ابتدا به دلیل هشدارهای مادرش سعی می‌کند از راندولف فاصله بگیرد اما این دایی عجیب که یک محقق اساطیر نورس است، ادعا می‌کند رازی بزرگ درباره گذشته او وجود دارد و از مگنس تقاضا می‌کند برای نجات دنیاها به او کمک کند. مگنس تصمیم می‌گیرد در کنار دایی خود بماند اما این ماجراجویی به چیزی ختم می‌شود که او حتی در خیال‌پردازی‌هایش هم آن را تصور نمی‌کرد؛ والهالا، دنیایی که قهرمانان اسکاندیناوی بعد از مرگ به آنجا می‌روند… .

نکوداشت‌های کتاب مگنس چیس و اساطیر آسگارد:

– ریک ریوردان جانی دوباره به افسانه‌های نورس بخشیده و از این جهت باید او را ستود! (Booklist)

– داستانی که افسانه، ماجراجویی و طنز را در هم آمیخته. اگر بعد از اتمام کتاب‌های پرسی جکوسن احساس دلتنگی می‌کنید این اثر را بخوانید! (Horn Book)

– داستانی درباره مگنس شوخ و دوست داشتنی که در نهایت لیاقت خود برای رستگاری را ثابت می‌کند. دختران و پسران نوجوان این کتاب را تحسین خواهند کرد (Voice of Youth Advocates)

– ریک شخصیت‌های فوق‌العاده‌ای را به شما معرفی می‌کند که عاشقان می‌شوید. هر کدام از آن‌ها مهارت‌ها، سرگذشت و علایق خودشان را دارند و با تنوع خود خوانندگان مختلف را راضی نگه خواهند داشت. (Bulletin of the Center for Children’s Books)

کتاب مگنس چیس و اساطیر آسگارد مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این داستان سرگرم‌کننده به تمام نوجوانان علاقه‌مند آثار فانتزی توصیه می‌شود.

با ریک ریوردان بیشتر آشنا شویم:

ریک ریوردان (Rick Riordan) نویسنده داستان‌های فانتزی است که توسط منتقدان قصه‌گوی خدایان نامیده شده است. او یکی از نویسندگان پرفروش نیویورک‌تایمز است و با انتشار مجموعه داستان‌های پرسی جکسون توانست شهرتی جهانی به دست آورد.

در بخشی از کتاب مگنس چیس و خدایان آسگارد می‌خوانیم:

واقعاً دلم می‌خواست کسی را داشتم که به من هشدار می‌داد قرار است بمیرم. مثلاً می‌گفت: ببین فردا قراره از یه پل بیفتی پایین و به یه روحِ وایکینگ تبدیل بشی. پس بهتره بری زودتر درباره‌ی والهالا چیزمیز یاد بگیری.

اصلاً برای چنین وضعیتی آمادگی نداشتم.

یادم آمد قبلاً چیزهایی درباره‌ی نورن‌ها شنیده بودم، مثلاً اینکه نورن‌ها زنانی هستند که سرنوشت میرایان را در دست دارند، اما خُب، از نام و نشان آن‌ها، انگیزه‌هایشان و راه‌و‌رسم مناسب برای ملاقاتشان هیچ‌چیز نمی‌دانستم. باید تعظیم می‌کردم؟ پیشکشی تقدیمشان می‌کردم؟ فریادزنان فرار می‌کردم؟

سم گفت: «خیلی بد شد. نورن‌ها فقط وقتی اوضاع خیلی خراب باشه، سَروکلّه‌شون پیدا می‌شه.»

من اصلاً دلم نمی‌خواست اوضاعم خراب باشد. دلم می‌خواست همه‌چیز به‌آسانی روبه‌راه شود: آفرین کارت عالی بود. باریکلا قهرمان! بیا این کلوچه هم جایزه‌ت.

یا حتی از این هم بهتر: ‌ای وای. اشتباه شد. می‌تونی برگردی بری سراغ زندگی معمولیت.

منظورم این نیست که زندگی معمولیم تا قبل از این ماجراها خیلی چیز خوبی بوده، اما هرچه بود، بهتر از این بود 12 مرد ریشو که اسم همه‌شان اریک است، بگویند که بی‌لیاقت هستم.
فهرست مطالب کتابیک: صبح‌به‌خیر قرار است امروز بمیری!
دو: عمارت خانوادگی، افتضاح بود!
سه: سوار اتومبیل فامیل‌هایی که مدت‌ها ازشان بی‌خبر بوده‌ای، نشو!
چهار: ‌ای بابا! یارو اصلاً رانندگی بلد نیست!
پنج: همیشه دلم می‌خواست پُلی را خراب کنم!
شش: راه را برای عبور جوجه‌اُردک‌ها باز کن؛ وگرنه می‌زنم توی سرت!
هفت: باور کن، بدون دماغ هم خوش‌قیافه‌ای
هشت: مواظب باش به پرتگاه نیفتی؛ حواست به مرد پشمالوی تبر به دست هم باشد!
نه: کلیدِ یخچال اتاق را، حتماً بگیر
ده: اتاقم بدک نیست
یازده: خیلی از آشنایی با شما خوش‌حالم؛ خواهش می‌کنم اجازه بدین خفه‌تون کنم!
دوازده: دستِ‌کم لازم نیست دنبال بُزها بدوم
سیزده: عاقبتِ یه سیب‌زمینی به اسم فیل
چهارده: برنامه‌های سرگرم‌کننده‌ی شبکه‌ی تلویزیونی والکری‌ها
پانزده: وقتی همه‌ی دنیا، فیلم خرابکاری‌هایم را می‌بینند
شانزده: حالا چرا حتماً باید نورن‌ها می‌اومدن؟
هفده: من که بازوهای گُنده نخواسته بودم!
هجده: نبرد بزرگ با تخم‌مرغ‌ها
نوزده: دیگه به من نگو نخودی!
بیست: به لشکر تاریکی بپیوند؛ اینجا بیسکوئیت داریم!
بیست و یک: جزغاله‌شدن گونیلا اصلاً خنده‌دار نیست… خُب، یه‌کمی خنده‌داره!
بیست و دو: دوستانم از درخت پایین می‌اُفتند
بیست و سه: خودم را بازیافت می‌کنم
بیست و چهار: خرابکاری بزرگ هارت و بلیتز
بیست و پنج: لباس مسخره‌ی خاک‌سپاری
بیست و شش: درسته مُردی، ولی گاهی بهم زنگ بزن!
بیست و هفت: بیا به هم سلاح‌های بُرّان پرت کنیم!
بیست و هشت: موقع حرف‌زدن، به صورتش نگاه کن؛ چون چیز دیگه‌ای نداره!
بیست و نه: وقتی عقاب فلافلم را دزدید
سی: سیب می‌تواند شما را به کشتن بدهد!
سی و یک: یا بوی گند یا هیچی!
سی و دو: فایده‌ی سال‌ها ماهیگیری در بازی‌های کامپیوتری
سی و سه: برادرِ بداخلاقِ سم
سی و چهار: چیزی نمانده بود شمشیرم را از دست بدهم
سی و پنج: روی سرِ آثار هنری خرابکاری نکن!
سی و شش: اُردک‌ها
سی و هفت: سنجاب دوبه‌هم‌زن!
سی و هشت: فرود در فولکس‌واگن
سی و نه: فریا زیباست و گربه دارد!
چهل: به دنیای کوتوله‌ها خوش اومدین!
چهل و یک: قراردادِ بدِ بلیتزن
چهل و دو: مهمانی قبل از بریدن سر بلیتزن
چهل و سه: مبارزه‌ی ساختن صنایع‌دستی کوتوله‌ای
چهل و چهار: جونیور، برنده‌ی یک کیسه اشک
چهل و پنج: آشنایی با جَک
چهل و شش: سوار بر کشتی ناخن‌ها
چهل و هفت: بررسی وضعیت روانی یک بُز
چهل و هشت: داستان هارتستونِ بیهوش
چهل و نه: جَک در دماغ ماده‌غول
پنجاه: ثور، اسطوره‌ای که سریال‌های زمینی رو تماشا می‌کنه
پنجاه و یک: چه‌جوری به زنبور تبدیل می‌شی؟
پنجاه و دو: آشنایی با اسبی به اسم اِستَنلی
پنجاه و سه: چطور یه غول رو مؤدبانه بکُشیم
پنجاه و چهار: هیچ‌وقت از چاقو به‌عنوان سکوی شیرجه استفاده نکن
پنجاه و پنج: وقتی یه کوتوله‌ی چترباز، من رو به میدونِ نبرد بُرد
پنجاه و شش: هیچ‌وقت به یک کوتوله نگو: بگیر که اومد!
پنجاه و هفت: سم، گونیلا رو غیب می‌کنه!
پنجاه و هشت: ملاقات با هِل
پنجاه و نه: بازگشت به مدرسه
شصت: قایق‌سواری با قاتل‌ها
شصت و یک: از گل‌های سفید متنفرم!
شصت و دو: گرگ فسقلیِ خرابکار
شصت و سه: اصلاً دوست ندارم گور خودم رو بِکَنم!
شصت و چهار: چرا این گرگه نمی‌میره؟
شصت و پنج: ولی من اصلاً از این کار خوشم نمیاد
شصت و شش: فداکاری‌ها
شصت و هفت: فقط یه‌بار دیگه… به‌خاطر یک رفیق!
شصت و هشت: نابرادر نباش دیگه، داداش!
شصت و نه: بوی عجیبی که توی فصل شصت و سه، به مشام فنریر رسیده بود!
هفتاد: سخنرانی عجیبِ اودین
هفتاد و یک: آتیش زدن قایق توی برکه‌ی پارک، غیرقانونی نیست؟
هفتاد و دو: خانواده‌ای با زندگی‌های عجیب‌غریب
مؤخره
فهرست اسامی
نُه جهان
نمادهای باستانی





معرفی و دانلود کتاب مگنس چیس و اساطیر آسگارد | ریک ریوردان | انتشارات پرتقال