دسته‌بندی نشده · فوریه 23, 2022 0

Freaks – در سراسر جهان




سنت پائولی یک اسطوره است. این رمان نوشته Rocko Schamoni درباره هاینو یاگر، هنرمندی است که داستان زندگی او در این منطقه دمیموند هامبورگ جریان دارد. نوشته هولگر موس © hanserblau Rocko Schamoni Große Freiheit (آزادی بزرگ) را در سال 2019 منتشر کرد، اولین قسمت از یک سه گانه برنامه ریزی شده از رمان های بیوگرافی درباره شخصیت های غیرمتعارف زندگی در حاشیه جامعه در محیط نور قرمز سنت پائولی. محوریت آن رمان ولفگانگ “وولی” کوهلر، یک رئیس فاحشه‌خانه عجیب و غریب بود. در رمان جدید روکو شامونی شکارچی و اربابش (شکارچی و اربابش)، او داستان هایی از زندگی یک هنرمند و طنزپرداز تقریباً فراموش شده، هاینو یاگر (1938-1997) را روایت می کند. شامونی کتاب را با پیش درآمدی طولانی و تکان دهنده آغاز می کند، نگاهی به گذشته نگر از پدرش که پدرش. بیماری لاعلاج سرطانی است. شامونی نیز مانند پدرش مراحل افسردگی را پشت سر گذاشت. شومونی در گفت‌وگو با پدر مرده‌اش از او می‌پرسد که چگونه بر افسردگی خود غلبه کرده است، که البته او فقط می‌تواند پاسخ‌های آزمایشی و پرسش‌آمیز به خود بدهد: «آیا این واقعیت صرفاً پیری به شما اجازه می‌دهد خودتان را پیدا کنید، زیرا به تدریج طلوع می‌کند. در مورد شما که شخص فوق العاده ای که وقتی هر روز در آینه نگاه می کنید ممکن است واقعا وجود داشته باشد؟ «دوست والدینش شامونی را به دنیای بزرگسالان معرفی کرد. او به خصوص مجذوب «فریکس ها» بود. افراد خارق‌العاده‌ای با موهبت گاب، خودنمایی‌های خارق‌العاده، کوکالوروم‌ها، پوزورها، غلتک‌های بالا.» این عجایب پدران جانشین اسکمونی شدند، که پدرش نسبتاً محتاط و دور بود. Schamoni فقط در سال 1991 متوجه هینو یاگر عجیب و غریب شد که او یک تک آهنگ ماکسی را به دست آورد و بلافاصله توسط طنز عجیب و غریب و مرده اش مورد توجه قرار گرفت: «در واقع، شما به سختی می توانید تشخیص دهید که آیا چیزی که جیگر ارائه می دهد هنوز طنز است یا فقط یک تصویر فوق العاده غم انگیز. واقعیت». به عنوان مثال، به طرح گوش دهید کنترل گذرنامه (کنترل گذرنامه). اعتماد به دنیای گلابی شکل از بین رفته برای اسکمونی، یاگر یک کشف واقعی است، یک “استاد”. او با طراحی ها و تصاویر او نیز آشنا می شود و چند کار می خرد. چند سال بعد، او با وولی کوهلر، که در بالا به آن اشاره شد، ملاقات می کند، که زمانی یک افسانه منطقه بود، اکنون سرگردان است و در یک آپارتمان در هامبورگ زندگی می کند. شامونی چند بار به کوهلر می‌رود و به داستان زندگی او گوش می‌دهد. هاینو جیگر در دهه شصت و هفتاد از جمله بازدیدکنندگان سالن باشکوه او بود. بهترین دوست یاگر، جوسکا پینتشوویوس نیز در مورد ظهور و سقوط یاگر به شامونی می گوید. روایت اصلی رمان چندین بار توسط روایت‌های پینتشوویوس قطع می‌شود. یاگر به همراه پینچاویوس، یک مورخ، به عنوان «نقاش قطعه» در موزه هلمز، موزه باستان‌شناسی هامبورگ کار می‌کرد. طراحی، اشتیاق بزرگ جیگر است. هر جا می رود دستش به مداد و دفتر می رسد. در یک گروه، او معمولاً ساکت می نشیند، اما با دقت گوش می دهد و دقیقاً به یاد می آورد که مردم چگونه صحبت می کنند و در مورد چه چیزی صحبت می کنند. و گاهی اوقات، استعداد دوم او آشکار می شود – او آنچه را که شنیده است تقلید می کند، اغلب دیالوگ ها را بازتولید می کند. پینتشوویوس که علاقه مند به ترویج این استعداد است، مخاطبین خود را پخش می کند و درها را به روی Jaeger باز می کند تا ضبط های آزمایشی را برای WDR انجام دهد. این گونه است که جیگر داستان های بداهه خود را در رادیو ارائه می کند. او با نمایش رادیویی Fragen Sie Dr. Jaeger (از دکتر Jaeger بپرسید) نامی برای خود دست و پا کرد. اما Jaeger برای موفقیت پایدار ساخته نشده است، بلکه نامنظم باقی می ماند. و از قضا، غیرقابل اعتماد بودن او با یک نوشیدنی الکلی که نمی توانستیم نام بهتری برای آن پیدا کنیم، لیکور گیاهی Jägermeister، تقویت می شود. مشروبات الکلی و سایر مواد مخدر باعث سقوط او می شود. پس از یک سفر LSD، چیزی “در طبیعت او تغییر کرده بود، اعتماد او به جهان گلابی شکل شده بود”. در این رمان اپیزودیک، شامونی به طرز سرگرم کننده ای منحرف می شود. در برخی از فصل‌ها، هاینو یاگر فقط یک شخصیت فرعی است و حکایت‌هایی از محیط اطرافش بیان می‌شود. به عنوان مثال، درباره نوربرت گروپ، بوکسوری که توسط رسوایی احاطه شده است. پس از یک شکست فاجعه بار در سال 1969، او در یک مصاحبه تلویزیونی افسانه ای در برنامه ورزشی Aktuelles Sportstudio با راینر گونزلر، مجری که از او متنفر بود، برای دقایقی سکوت کرد. ادای احترام شامونی به هاینو یاگر هم سرگرم کننده و هم غم انگیز است. جیگر در حالی که استعداد بالایی داشت، در کنار آمدن با زندگی ناتوان بود و فقط در نقاشی ثبات پیدا می کرد: «اینجاست که او امنیت را که در غیر این صورت در زندگی اش وجود نداشت، در یک پرتوی حیاتی از سرب پیدا کرد». مرگ دیگری، این بار مادر شامونی که او نیز بر اثر سرطان درگذشت. شامونی غم انگیزترین بخش زندگی‌نامه جیگر را نگفته است – اینکه طنزنویس بیش از ده سال از آخرین زندگی خود را در بیمارستان‌های روانی گذرانده است. اما شاید همانطور که در پایان کتاب اشاره شد، شامونی دنباله‌ای بنویسد. پس بیایید برای پهن کردن فرش قرمز آماده شویم! نویسنده هولگر موس در بخش کتابخانه های دفتر مرکزی انستیتو گوته در مونیخ کار می کند. ترجمه: Eileen Flügel فوریه 2022



Freaks – در سراسر جهان