دسته‌بندی نشده · فوریه 19, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب درخواست دوستی | لورا مارشال | نشر البرز



معرفی کتاب درخواست دوستیپیام درخواست دوستی از یک مرده. چه رازی پشت این درخواست پنهان است؟ در کتاب درخواست دوستی نوشته‌ی لورا مارشال داستان زنی را می‌خوانیم که با افشا شدن رازش ممکن است همه‌چیزش را از دست بدهد: شغلش، پسرش، و آزادی‌اش. رمان درخواست دوستی پرفروش‌ترین کتاب ساندی تایمز و پرفروش‌ترین کتاب الکترونیکی کیندل شده است.

درباره‌ی کتاب درخواست دوستی:

سال 1989 است. دختر جدیدی در اواخر سال به مدرسه‌ی لوئیز آمده که شبیه هیچ‌کس دیگری نیست. او بامزه، بی‌پروا و قابل اعتماد است. چیزی نمی‌گذرد که لوئیز و ماریا دوست صمیمی یکدیگر می‌شوند. اما ماجرای کتاب درخواست دوستی (Friend Request) در سال‌های بعد می‌گذرد.

سال 2016 است. لوئیز در خانه نشسته و تمام روز روی طرح‌های اولیه‌ی یک مشتری برای دکوراسیون خانه‌اش کار کرده، ناگهان ایمیلی به دستش می‌رسد که هر چیز دیگری را بی‌معنا می‌کند: «ماریا وستون می‌خواهد در فیسبوک با شما دوست شود.» به‌ظاهر ایمیلی ساده می‌آید، هر روز هزاران درخواست دوستی در فیسبوک رد و بدل می‌شود و کسی به آن‌ها توجهی نمی‌کند. اما این بار فرق دارد؛ این درخواست از سمت کسی ارائه شده که 25 سال پیش مرده است.

قهرمان داستان لورا مارشال (Laura Marshall) در موقعیت عجیبی قرار می‌گیرد، موقعیتی که او را وادار می‌کند با همه‌ی کسانی که برای فرار از گذشته با آن‌ها قطع ارتباط کرده دوباره رابطه برقرار کند. لوئیز می‌داند که اگر حقیقت آشکار شود، همه‌چیزش، حتی آزادی‌اش، را از دست خواهد داد. بااین‌حال، باید سعی کند آنچه را که سال‌ها پیش اتفاق افتاده دقیقاً بفهمد. اما در این میان است که متوجه می‌شود ماجرا پیچیده‌تر از چیزی است که در تمام این سال‌ها فکر می‌کرده.

در رمان معمایی درخواست دوستی، داستان مادری را می‌خوانیم که ناچار می‌شود با آنچه در نوجوانی، در مقام دختری سرخورده و ناامید، مرتکب شده بار دیگر روبه‌رو شود. تریلر درخواست دوستی داستانی جذاب در پیچ‌وخم شبکه‌های اجتماعی است.

افتخارات کتاب درخواست دوستی:

– پرفروش‌ترین کتاب ساندی تایمز
– پرفروش‌ترین کتاب الکترونیکی کیندل
– نامزد دریافت جایزه‌ی بث نوول در سال 2016
– نامزد دریافت جایزه‌ی لوسی کاوندیش در سال 2016

نکوداشت‌های کتاب درخواست دوستی:

– رمانی درخشان. (جنی کلگان)
– پرتعلیق… لورا مارشال ماهرانه میان گذشته و حال در رفت‌وآمد است. (پابلیشرز ویکلی)
– کتابی که در یک نشست آن را خواهید خواند. (ارین کلی)
– لورا مارشال تنش داستان را صفحه به صفحه بیشتر می‌کند، تا جایی که دیگر نمی‌توانیم تشخیص دهیم که به چه کسی می‌توانیم اعتماد کنیم. این کتاب باعث می‌شود همه بفهمند که شبکه‌های اجتماعی چطور می‌تواند آن‌ها را آسیب‌پذیر کند. من عاشق این کتابم! (ریچل ابوت)

کتاب درخواست دوستی برای چه کسانی مناسب است؟

اگر علاقه‌مند به رمان‌های معمایی و رازآلود هستید، این کتاب شما را سر جایتان میخکوب خواهد کرد.

با لورا مارشال بیشتر آشنا شویم:

نویسنده‌ی بریتانیایی کتاب حاضر در دانشگاه زبان انگلیسی خوانده است. لورا مارشال به‌خاطر سه رمان جنایی روان‌شناسانه‌اش موفق شده جزو 10 نویسنده‌ی پرفروش ساندی تایمز و پرفروش‌ترین نویسنده‌ی کیندل شود.

دو رمان اول مارشال، «درخواست دوستی» و «سه دروغ کوچک»، بیش از نیم میلیون نسخه در بریتانیا به فروش رسیده‌اند و به 25 زبان ترجمه شده‌اند. کتاب «سالگرد» او در سال 2021 منتشر شده است.

«درخواست دوستی» نخستین کتاب مارشال است که به فارسی برگردانده می‌شود.

در بخشی از کتاب درخواست دوستی می‌خوانیم:

صدایش آرام و مردد بود و با اعتماد‌به‌نفسی که چند ساعت پیش در شهر از خود نشان داد زمین تا آسمان تفاوت داشت. برای لحظه‌ای فکر کردم می‌خواهد عذرخواهی کند. روی دیوار خودم را سُر دادم تا اینکه کف زمین نشستم و زانوهایم تا زیر چانه‌ام آمدند. سیم تلفن را دورِ انگشتانم می‌چرخاندم.

«من نگرانتم. خیلی کم با من و دخترهای دیگه می‌چرخی.»

دخترهای دیگر؟ از بین همه‌ی دختر‌ها سوفی تنها کسی است که کمی به من علاقه نشان می‌دهد. بقیه‌ی آن‌ها وجود مرا احساس نمی‌کنند، مگر وقتی‌که می‌خواهند تکالیف را از روی دستم کپی کنند. دلم می‌خواست عذرخواهی و کاری کنم که همه‌چیز به روالِ عادی برگردد. اما هنوز صدای ماریا در سرم می‌پیچد و هنوز توهم اعتماد‌به‌نفسی که از گذراندن بعدازظهر با او احساس کردم در وجودم است.

«منظورت چیه؟ تو حتی توی مدرسه با من حرف نمی‌زدی.»

با لحنی آزرده گفت: «بی‌انصافیه. تو به من بی‌توجهی می‌کردی. امروز کسی رو نداشتم که بعد از مدرسه باهاش برم شهر. امروز بعدازظهر کِلر با من بدعنق شده بود. همه جا رو دنبالت گشتم.»

«اما تو که با مت و سام بودی! خیلی هم خوشحال به‌نظر می‌رسیدی!»

«آخ، اون دوتا. باهاشون رفتم چون کس دیگه‌ای نبود که باهاش بچرخم. ولی معلوم بود به شماها داره خوش می‌گذره.»

«بله… خوش گذشت.» داشتم از حرفی که زده بودم پشیمان می‌شدم. آیا واقعاً ناراحت شده بود؟ آیا من همه‌چیز را اشتباه برداشت کرده بودم؟ «اما مسلماً… اگه می‌گفتی دلت می‌خواد با ما بیای، می‌گفتم بیای.»

بااحتیاط گفت: «درباره‌ی “ما” مطمئن نیستم، می‌خواستم با تو بیام.»

«با ماریا چه مشکلی داری؟ اون واقعاً دختر خوبیه.»

«مطمئنم که دختر خوبیه، هرچند متأسفانه امروز بعدازظهر با من کاملاً گستاخانه رفتار کرد. ازطرفی، واقعاً درباره‌ی اون چی می‌دونی؟ یه‌دفعه از کجا پیداش شد؟ یه چیزهایی درباره‌ش شنیده‌م… خُب من نباید شایعه‌پراکنی کنم. اگه می‌خوای باهاش دوست باشی، البته که اون به خودت مربوطه. اما دوست‌های قدیمی رو دک نکن لوئیز. ازطرف‌دیگه، تو هم باید بترسی که اون‌ها رو از دست ندی. اگه محتاط نباشی مثل ایستر هاکوت می‌ذارنت کنار.» سوفی خنده‌ای اندک اما توأم با نگرانی کرد. می‌گفت شوخی کرده، اما حرفش تا حدی حقیقت دارد. «مسلماً به خودت مربوطه که با کی می‌گردی، اما اگه جای تو بودم درباره‌ی اینکه کجا و به کی وفادار باشم حواسم رو بیشتر جمع می‌کردم.»





معرفی و دانلود کتاب درخواست دوستی | لورا مارشال | نشر البرز