دسته‌بندی نشده · می 22, 2022 0

معرفی و دانلود کتاب نایریکا: شاهدخت گمشده‌ی توران – جلد دوم | زهرا دهقان | انتشارات یمام



معرفی کتاب نایریکا: شاهدخت گمشده‌ی توران – جلد دومکتاب نایریکا: شاهدخت گمشده‌ی توران – جلد دوم به قلم زهرا دهقان، رمانی عاشقانه و تاریخی است که در هزاره‌ی نخست پیش از متولد شدن مسیح به تصویر کشیده می‌شود و دلدادگی، بیباکی و مبارزه از عناصر اصلی آن هستند.

درباره‌ی کتاب نایریکا: شاهدخت گمشده‌ی توران – جلد دوم:

به جرأت می‌توان گفت که ایرانیان یکی از متمدن‌ترین، پیشرفته‌ترین و شادمان‌ترین مردمان جهان باستان بودند. جشن‌هایی همچون نوروز، مهرگان و سده، سازه‌هایی همچون تخت جمشید و یافته‌هایی مانند آن‌چه که در شهر سوخته به دست آمده است یک صدا بر درستی این ادعا گواهی می‌دهند. به همین خاطر این وظیفه‌ی بزرگ ماست که تاریخ و فرهنگ کشور خود را بشناسیم و آن را سرمشقی قرار دهیم و چراغ راهمان کنیم برای ساختن آینده‌ای بهتر.

نایریکا ماجرای عشقی است که میان کش‌مکش‌های ایران و توران زاده شده و چاره‌ای ندارد مگر بالیدن در میان جنگ و خون. داستان کتاب نایریکا: شاهدخت گمشده‌ی توران از عشقی ممنوعه شروع می‌شود. سرزمین توران، همسایه ایران، شاهزاده‌ای به نام مهرداد دارد که با اصرار پدرش یعنی پادشاه و علی‌رغم میل و علاقه خود با دختری از نژاد خودشان ازدواج کرده است. مهرداد روزی اتفاقی دختری شجاع و زیبا را در بازار می‌بیند، این دختر که نامش میتراست فرزند یکی از تاجران ایرانی‌ست و دختری متفاوت از دیگران است که به نبرد و تیراندازی علاقه دارد.

دیدار مهرداد و میترا باعث می‌شود تا علاقه‌ای میان این دو شکل بگیرد. اما ازدواج شاهزاده‌ای از توران و دختری از ایران غیرممکن است اما هیچکدام از آن دو نمی‌دانند که این عشق آتشین چه سرنوشت سخت و عجیبی را به دنبال دارد…

حوادث کتاب نایریکا در روزگاری رخ می‌دهد که کمتر از یک هزار سال از زندگی زرتشت پیامبر گذشته است. ایرانیان دین تازه را پذیرفته‌اند اما تورانیان همچنان برای ماندن بر آیین پیشینیان خود پافشاری می‌کنند.

درواقع دشمنی دیرینه‌ی ایران و توران که از روزگار فریدون آغاز شد و با کشته شدن زرتشت به دست سربازان تورانی شدت گرفت، همچنان پا بر جاست و سدی‌ است استوار در برابر یگانگی فرهنگی دو کشور که همواره پیشینه‌ و سنت‌های یکسانی داشته‌اند.

زهرا دهقان هدف از آفرینش این داستان را بازگو کردن شماری از جشن‌ها، آیین‌ها و شیوه‌ی زندگی ایرانیان در گذشته‌ای بسیار دور دانسته و تلاش کرده تا گزیده‌ای از تاریخ سلسله‌هایی همچون کیانیان و پیشدادیان را به تصویر بکشد. بخش‌های تاریخی داستان از روی منابع تاریخی و مستند به تصویر کشیده شده و تلاشی‌ است برای شناخت هرچه بهتر پیشینه‌ی تاریخی و فرهنگی این سرزمین.

در این میان، بخش عاشقانه و شخصیت‌های اصلی داستان بیشتر بر پایه‌ی تخیل نویسنده نوشته شده است. بی‌گمان خواندن تاریخ در قالب یک داستان بسیار جذاب‌تر و به یاد ماندنی‌تر از خواندن مقاله‌ای در این زمینه است.

در انتها باید گفت که نایریکا، ماجرای اشک و لبخند است. داستان دلاوری‌هاست؛ داستان نوادگان فریدون و سیاوش و کیخسرو. داستان کتاب نایریکا: شاهدخت گمشده‌ی توران: جلد دوم، پنجه بر ریشه‌ی تاریخ‌ِ ژرف ایران کشیده و در سه هزار سال پیش پدید می‌آید. جایی که میان جنگ و خون، عشق شکوفا می‌شود.

کتاب نایریکا: شاهدخت گمشده‌ی توران – جلد دوم مناسب چه کسانی است؟

این کتاب به دوستداران رمان‌های عاشقانه و تاریخی پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب نایریکا: شاهدخت گمشده‌ی توران – جلد دوم می‌خوانیم:

بی‌درنگ شنل را پوشید. روی سکو نشست و پاهایش را در شکمش جمع کرد تا گرم‌تر شود. اندیشه‌اش از سخنان ماندانا رها نمی‌شد؛ مهرانه، آبتین و سخن شاه اردشیر. امید همچون خون در رگ‌هایش می‌خزید و در تنش پخش می‌شد. ناگهان اندیشه‌ای به سرش زد و شادی‌اش را صد چندان کرد. دستش را پشت کتف چپش کشید. برآمدگی نداشت اما می‌دانست که همانجاست. مدرکی که نشان می‌داد او دختر مهرداد تورانی‌ست. لبخند بر لبش نشست و در دل گفت: (چرا زودتر به یادش نیافتادم؟ نشان خاندان شاهی توران… چه کسی جز دختر مهرداد این نشان را بر تنش دارد؟ سپاس‌گزارم پدر. سپاس‌گزارم که بدون مهر نشان خانوادگی‌ات به ایران نیامدی.)

چشمانش را بست و سرش را به دیوار تکیه داد. سرش اندک اندک سنگین شد و خواب او را در ربود.

ساعتی به برآمدن خورشید مانده بود که صدای به زمین خوردن چیزی به گوشش رسید. چشم گشود و پیرامونش را نگریست. کسی آن‌جا نبود. چشمانش کم‌کم به تاریکی خو گرفت. از جای برخاست و شنل را محکم به دورش پیچید. سرش را به میله‌ها چسباند و به آتشدان کوچکی که در پایان راهرو بود نگریست. سایه‌ای را کنار آتشدان دید. اندامش نشان می‌داد که زن است. آب دهانش را فرو برد و گفت:

«ماندانا! تویی؟»

آتشدان خاموش شد و صدای پایی به گوشش رسید که دم به دم به او نزدیک‌تر می‌شد. نفس در سینه‌اش به دام افتاد. از میله‌ها دور شد و به سوی سکو بازگشت. صدای گام‌ها دیگر به گوشش نمی‌رسید. می‌توانست صدای خونی را که در رگ‌هایش روان است بشنود.
فهرست مطالب کتابشهریور ماه سال چهل و هشتم پادشاهی اردشیر
امرداد ماه سال چهل و نهم پادشاهی اردشیر
سال چهاردهم: پادشاهی داریوش
آبان ماه سال پانزدهم پادشاهی داریوش
مهرماه سال چهاردهم پادشاهی داریوش
فرودین ماه سال پانزدهم پادشاهی داریوش
شهریور ماه سال هفدهم پادشاهی داریوش
آذر ماه سال هجدهم پادشاهی داریوش
پیوست یک
پیوست دو: بنمایه‌ها





معرفی و دانلود کتاب نایریکا: شاهدخت گمشده‌ی توران – جلد دوم | زهرا دهقان | انتشارات یمام