معرفی کتاب عادی یا غیرعادی؟: چه کسی از نظر روانی سالم است و چه کسی ناسالم؟متعادل، روان‌رنجور یا روان‌پریش؟ دیوید جی. لیبرمن روانشناس پرآوازه و متخصص شناخت رفتار بشر در کتاب عادی یا غیرعادی؟ به شما کمک می‌کند که کاستی‌های روانی خود و دیگران را شناسایی کنید و پیش از آن که به معضل و گرفتاری بدل شود، برای رفع و اصلاح آن وارد عمل شوید. این اثر کاربردی به شما می‌آموزد که چگونه خود و عزیزانتان را از لحاظ عاطفی، مالی و جسمی در برابر اشخاص نامتعادل و نابابی که ناگزیر وارد زندگی‌تان می‌شوند، محافظت کنید و دریابید چه کسی از نظر روانی سالم است و چه کسی ناسالم.
درباره‌ی کتاب عادی یا غیرعادی:
دنیای ذهن و روان می‌تواند وهم‌انگیز و گمراه‌کننده باشد. گاهی، رفتارهایی که در نگاه اول دوستانه و معصومانه به‌نظر می‌رسند، در واقع زنگ خطر هستند.
همواره اشخاصی در گوشه و کنار زندگی‌مان در کمین نشسته‌اند که عدم‌تعادل روانی آنان می‌تواند به ما و زندگی‌مان آسیب بزند. حتی اگر آن‌ها یک جانی روانی یا قاتل زنجیره‌ای نباشند، به‌یقین جزو کسانی هم نیستند که حاضریم مراقبت کودکانمان را به آن‌ها بسپاریم، دخترمان را به عقد و ازدواجشان درآوریم، یا سرمایه‌مان را به دستشان بسپاریم.
دنیایی که امروز در آن زندگی می‌کنیم بسیار متفاوت از دنیایی است که پدرانمان در آن زندگی می‌کردند و دیگر حریم و حد و مرزی نمی‌شناسد. فن‌آوری‌های پیشرفته، شیوه‌ی ارتباط ما با دیگران را دگرگون کرده است و حریم‌ها و مرزهای پیشین را از میان برداشته است. هر آن، در شبکه‌های مجازی با اشخاصی جدید رو در رو می‌شویم. امروز می‌توانیم با اشخاصی که در آن‌سوی کره‌ی زمین زندگی می‌کنند چنان تعامل کنیم که انگار با ایشان در یک اتاق نشسته‌ایم.
اغلب، برای شناخت دقیق اشخاصی که با آن‌ها در ارتباط و تعامل هستیم وقت نداریم یا وقت نمی‌گذاریم! بااین‌حال، ارزیابی سلامتِ روانِ آدم‌هایی که در زندگی‌مان حضور دارند، هیچ‌وقت تا این حد حائز اهمیت نبوده است؛ حتی اگر آن‌ها، آدم‌هایی باشند که حضوری گذرا در زندگی‌مان دارند. در عین حال که بسیاری از روابط و تعامل‌های ما زودگذر و سطحی هستند همچون برخورد با یک پیشخدمت یا پیک تحویل کالا باقی روابطمان به دوستی‌ها و روابط بلند‌مدت می‌انجامد.
همه آنچنان که به‌نظر می‌رسند از لحاظ روانی سالم و متعادل نیستند. این حقیقت تلخ را نباید نادیده انگاشت. وقتی به شخصی اعتماد و او را وارد زندگی خود می‌کنیم، خواه زندگی خصوصی و خواه روابط کاری، می‌تواند عواقبی به‌بار آورد. اگر نگران دوستی و رابطه‌ای جدید یا حتی قدیمی هستید، دیگر لازم نیست به غریزه، حدس و گمان یا طالع‌بینی متوسل شوید، چرا که کتاب عادی یا غیرعادی؟ (Find Out Who’s Normal and Who’s Not) همچون ابزاری است برای ارزیابی روانی مردم از همان لحظه‌ی اولِ آشنایی و به شما کمک می‌کند تا وضعیت سلامت روان خود و نزدیکانتان را ارزیابی کنید تا در صورت لزوم از کمک متخصصان بهره‌مند شوید.
کتاب عادی یا غیرعادی مناسب چه کسانی است؟
کتاب عادی یا غیرعادی؟ برای همه‌ی افراد کمک‌کننده است و به دو طریق شما را یاری می‌کند: در وهله‌ی اول کمک می‌کند وضعیت روانی مخاطبان و اطرافیانتان را محک بزنید. همان‌طور که می‌دانید شناخت وضعیت روانی دیگران بسیار مهم است و از یک سو در مواردی نظیر شناسایی خواستگار یا شریک آتی زندگی خود و فرزندانتان، یا کسی که می‌خواهید با او وارد معامله شوید، یا شناخت همسایه یا همکارتان مفید است. از سوی دیگر، باعث می‌شود به عزیزانتان که دچار مشکل هستند کمک کنید تا برای رفع آن اقدام کنند؛ اشخاصی نظیر همسر، فرزند یا دوستانتان.
دیگر این که، کتاب عادی یا غیرعادی؟ به شما کمک می‌کند که خود و کاستی‌های روانی خودتان را شناسایی کنید. یادتان باشد تا زمانی که نپذیریم مشکلی وجود دارد، نمی‌توانیم آن را تغییر دهیم. انکار یک مشکل یا بی‌تفاوتی نسبت به آن نه‌تنها سودی ندارد، بلکه باعث شدت گرفتن آن می‌شود و اوضاع را در آینده خراب‌تر می‌کند.
دیوید لیبرمن را بیشتر بشناسیم:
او نویسنده برنده جایزه و روانشناس برجسته در زمینه‌های رفتار انسان و روابط بین فردی است. او تا به حال پنج کتاب منتشر کرده که به هجده زبان دنیا ترجمه شده‌اند و دوتای آن‌ها جزو پرفروش‌های نیویورک تایمز هستند. همچنین در بیش از دویست برنامه از بیست و پنج کشور، از او به عنوان کارشناس مهمان دعوت شده است.
دکتر دیوید جی. لیبرمن (David J Lieberman)، روش‌های جالب توجهی برای روابط بین فردی از طریق خواندن ذهن به مخاطبان خود آموزش می‌دهد. بسیاری از دولت‌ها، سازمان‌ها و شرکت‌های تجاری معتبر از آموزه‌های او استفاده کرده و بهره‌مند شده‌اند.
جملات برگزیده کتاب عادی یا غیرعادی:
– یارای مقاومت در برابر همه‌چیز را دارم، بجز وسوسه! (اسکار وایلد)
– تنها چیزی که با یادگیری من تداخل دارد تحصیلاتم است! (آلبرت اینشتین)
– مهم نیست که چه داریم، مهم این است که با آنچه داریم چه می‌کنیم.
– انسان‌ها باید به تجربه بیاموزند که وجدان آسوده چه قدرتی به آنان می‌بخشد. (ان فرنک)
– عقب‌نشینی، روش آدم‌های منفعل-تهاجمی است که برای اجتناب از درگیری و مقابله، فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند.
در بخشی از کتاب عادی یا غیرعادی می‌خوانیم:
کیفیت روان ما رابطه‌ای مستقیم با میزان مسئولیت‌پذیری ما دارد. روانشناس پرآوازه، دکتر ویلیام گلسر20 در اثر ماندگار خود تحت عنوان واقعیت درمانی21 می‌گوید: «بی‌مسئولیتی مردم ناشی از بیماری آنان نیست، بلکه بیماری آنان ناشی از بی‌مسئولیتی آن‌ها است.» چنانچه زمین و زمان را مسبب بدبختی خود بدانیم، هیچ تلاشی برای رهایی و بهبود وضعیت خود نخواهیم کرد.
برای رشد روانی و بهبود وضعیت زندگی، باید تغییر ایجاد کرد. رها کردن آنچه به آن خو گرفته‌ایم دشوار است، چراکه می‌ترسیم موقعیت کنونی خود و آسایش و امنیت همراه با آن را از دست بدهیم.
اگر به خود بقبولانیم که شکست خواهیم خورد، به وضعیت موجود خود بسنده خواهیم کرد و اقدامی برای تغییر دادن آن انجام نمی‌دهیم. نگرش‌هایی نظیر: «دیگر سی‌وپنج‌ساله شده‌ام و شانسی برای ازدواج ندارم» یا «تمام اندیشه‌های ناب تابه‌حال محقق شده است و دیگر مجالی برای نوآوری نیست»، باعث می‌شود از هر تلاش و اقدامی دست بشوییم.
وقتی از نظر عاطفی و روانی در وضعیت مناسبی نباشیم، دلمان نمی‌خواهد از خودمان به‌هیچ‌شکل مایه بگذاریم، مگر آنکه امکان موفقیت از هر نظر تضمین‌شده باشد. در آغازِ هر کاری خطرِ چندانی وجود ندارد، اما هرچه انرژی خود را بیشتر صرف آن کنیم، نگرانی ما بیشتر می‌شود که مبادا باز هم دچار بدبیاری شویم، پس به‌سرعت دنبال راهِ دررو می‌گردیم. همچنان که از این شاخه به آن شاخه می‌پریم، این چرخه تکرار می‌شود. بدین‌ترتیب، نیروی ما بیهوده تلف می‌شود و هیچ‌کاری را به ثمر نمی‌رسانیم.
فهرست مطالب کتابدرباره‌ی نویسنده
درباره‌ی مترجم
سخن مترجم
مقدمه
بخش اول: طبیعت بشر
فصل اول: روانِ آزاد
فصل دوم: سوگیری تشخیص: شناختی که از سامانه داریم
فصل سوم: عملکرد سامانه: زمینه‌سازی
بخش دوم: چهار بُعد روان
فصل چهارم: بُعد اول: عزت‌نفس
فصل پنجم: بُعد دوم: مسئولیت‌پذیری
فصل ششم: بُعد سوم: دیدگاه
فصل هفتم: بُعد چهارم: روابط و مرزها
بخش سوم: شرح‌حال روانی
فصل هشتم: اسکن روانی پنج دقیقه‌ای
فصل نهم: کاوشگر گفت‌وگو
فصل دهم: زنگ خطر
فصل یازدهم: از دیدگاه آمار
فصل دوازدهم: عامل انعطاف‌پذیری
فصل سیزدهم: نسبت‌های خانوادگی: آیا همه‌اش زیر سر ژن‌ها است؟
سخن آخر
