[ad_1]
معرفی کتاب صوتی الیور تویستکتاب صوتی الیور تویست شاهکاری ماندگار از چارلز دیکنز، نویسنده‌ی قرن نوزدهمی انگلستان است. او در این رمان، همچون دیگر آثار خود، ظلم و نابرابری‌های اجتماعی را از طریق نقل سرگذشت قهرمانی متعلق به طبقه‌ی فقیر جامعه، به تصویر کشیده. البته این کتاب علی‌رغم موضوع تراژیک خود، سرشار از لحظات شیرین و فراموش‌نشدنی‌ست. گفتنی‌ست که رمان الیور تویست یکی از برندگان جایزه‌ی CityRead London است.
درباره کتاب صوتی الیور تویست:
در سلسله‌ی رمان‌نویسان قرن نوزدهم انگلستان که در میانشان به نام‌های بزرگی چون جورج الیوت و جین آستن برمی‌خوریم ، چارلز دیکنز (Charles Dickens) چهره‌ای استثنایی‌ست. او نه فقط محبوب‌ترین نویسنده‌ی عصر خود، و نه صرفاً یکی از برترین ادیبان در جهان انگلیسی‌زبان، بلکه از بزرگ‌ترین نام‌ها در تاریخ ادبیات است. در این گفته هیچ اغراق نیست. علاقه‌مندان به مباحث نظری، از نقش مهم آثار دیکنز در پیدایش و تطور رئالیسم در داستان واقف‌اند. اما این مهم‌ترین دستاورد خالق شاهکارهایی چون «داستان دو شهر» و «دیوید کاپرفیلد» نیست. به زعم ما، و همچنین به باور بسیاری از ادب‌دوستان، بزرگی نویسندگانی چون چارلز دیکنز نه در نقشی که در تاریخ حیطه‌ی هنری‌شان داشته‌اند، بلکه در تأثیری‌ست که بر آحاد مردم گذاشته‌اند. اینکه چارلز دیکنز با توصیفات دقیق خود از لندنِ عصر خویش، «شهر» و ادبیات را با یکدیگر پیوند داد و از این حیث از بانیان مدرنیسمی که در راه بود گشت، و یا اینکه او با بازتاب واقعیت‌های تلخ جامعه گامی بلند به سوی واقع‌گراییِ اجتماعی برداشت، بحث‌هایی مهم اما فرعی‌ست که دامنه‌اش به محیط آکادمیک محدود می‌شود. دیکنز در میان عموم کتاب‌خوانان (و حتی کتاب‌نخوانان!) نه با این دسته از احکام، که با آدم‌هایی که خلق کرده شناخته می‌شود؛ با پیپ و استلای آرزوهای بزرگ؛ با چارلز دارنی و سیدنی کارتنِ داستان دو شهر؛ با آقای اسکروجِ سرود کریسمس؛ و البته، با الیور تویستِ دوست‌داشتنی.
بیراه نیست اگر بگوییم دیکنز در میان غول‌های داستان‌نویسی، بیش از همه شخصیت ماندگار خلق کرده است. از این نظر شاید فقط داستایِفسکی و بالزاک با وی قابل قیاس باشند (البته اگر شکسپیرِ نمایشنامه‌نویس را نادیده بگیریم). به واقع، همه‌ی ما، حتی اگر داستان‌های دیکنز را نخوانده باشیم، دست‌کم از طریق فیلم‌ها و انیمیشن‌های اقتباسی با یکی از شخصیت‌های دیکنزی خاطره‌ای داریم.
گل سرسبد این شخصیت‌ها الیور تویست (Oliver Twist) است: قهرمان رمانی به همین نام، که اولین بار در سال 1838 به انتشار رسید. الیور تویست دوین رمان چارلز دیکنز بود. این اثر در مقایسه با یاد‌داشت‌های پیک‌ویک که نخستین کتاب نویسنده بود، از ساختار داستانیِ کم‌نقص‌تری برخوردار بود. با این حال، دیکنز در کتاب الیور تویست هنوز به پختگی‌ای که بعدها بدان دست یافت نرسیده بود. اگرچه این امر هرگز چیزی از ارزش‌های کتاب الیور تویست کم نمی‌کند. چرا که این رمان به قدری مملو از خصیصه‌های ذاتاً دیکنزی از قبیل جنب‌وجوش، حیات و طنزی شیرین و دلچسب است، که باعث می‌شود نقص‌هایش اصلاً به چشم نیاید.
ارائه‌ی خلاصه‌ای از داستان کتاب الیور تویست چندان ضرورتی ندارد. اغلب ما می‌دانیم که این کتاب حکایت پسربچه‌ی محرومی‌ست که در نوانخانه متولد شده و با شرایطی دشوار و اسفناک رشد می‌کند، و خب، در این بین، ماجراهایی مخاطره‌آمیز را هم از سر می‌گذراند. آنچه در این کتاب مهم است داستانِ آن (که البته بسیار جذاب می‌باشد) نیست. بلکه چنانکه گفتیم، تصویر جاندار و پویایی است که دیکنز از انسان‌های نیک و بدِ روزگار در اثر خود ترسیم کرده.
اقتباس از کتاب صوتی الیور تویست:
اغلب رمان‌های مشهور چارلز دیکنز بدل به فیلم‌های اقتباسی شده‌اند. الیور تویست نیز از این قاعده مستثنی نیست. از میان اقتباس‌های موجود از این اثر، پیشنهاد ما به شما تماشای «الیور تویستِ» رومن پولانسکی، کارگردان شهیر لهستانی – فرنسوی‌ست.
نکوداشت‌های کتاب صوتی الیور تویست:
– یکی از محبوب‌ترین آثار نویسنده. (Penguin Random House)
– نمودی از نبوغ دیکنز. (Barnes & Noble)
– یک اثر ادبی درخشان. (Loyal Books)
کتاب صوتی الیور تویست مناسب چه کسانی است؟
این نسخه از رمان الیور تویست برای نوجوانان تهیه شده است.
با چارلز دیکنز بیشتر آشنا شویم:
این نویسنده‌ی بزرگ انگلیسی در سال 1812 به دنیا آمد و به سال 1870 از دنیا رفت. صاحب‌نظران وی را بزرگ‌ترین رمان‌نویس عصر ویکتوریا می‌دانند. تحمل محرومیت‌های فراوان در کودکی و نوجوانی، از دیکنز انسانی با روحیه‌ای حساس به نابرابری‌ها ساخته بود. امری که از دقت در بزرگ‌ترین آثارش به خوبی هویداست.
از میان مهم‌ترین کتاب‌های چارلز دیکنز می‌توان به عناوینی چون «داستان دو شهر»، «روزگار سخت» و « آرزوهای بزرگ» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب صوتی الیور تویست می‌شنویم:
الیور شش روز راه رفت و روز هفتم، خسته و گرسنه به شهر کوچک بارنت در نزدیکی لندن رسید. پاهایش خون‌آلود و کثیف بود. از خستگی روی پله‌ای کنار خیابان نشست. مردم با عجله از جلو او می‌گذشتند. هیچ‌کس به خود زحمت نمی‌داد تا با او صحبت کند. آن‌طرف خیابان پسرکی همسن‌وسال او به وی خیره شده بود. سر تا پای پسرک کثیف بود. نگاهی نافذ و ترسناک و پاهایی خمیده داشت. لباس‌های مردانه‌ای پوشیده بود که برایش خیلی گشاد بود. پسرک از خیابان گذشت و به طرف او آمد.
به الیور که رسید گفت: «سلام چی شده؟»
الیور در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود گفت: «خسته و گرسنه‌ام.»
پسرک گفت: «باید غذا بخوری… بیا…»
معرفی و دانلود کتاب صوتی الیور تویست | چارلز دیکنز | کتاب‌های درگوشی
